ستاد یادواره های شهید محمدی و شهدای قرقی

*وب سایتی در راستای فرهنگ شهادت و ایثار . شهدای قرقی مشهد مقدس *مرگ برای ما ننگ بود - شهادت میراث و افتخار ماست *

ستاد یادواره های شهید محمدی و شهدای قرقی

*وب سایتی در راستای فرهنگ شهادت و ایثار . شهدای قرقی مشهد مقدس *مرگ برای ما ننگ بود - شهادت میراث و افتخار ماست *

ستاد یادواره های شهید محمدی و شهدای قرقی

*پاسدار شهید حاج رضا محمدی قرقی*
- موسس و فرمانده پایگاه امام رضا علیه السلام
- فرمانده حفاظت مقر سیلو سنندج
- فرمانده تخریب گردان عبدالله، تیپ ۱۸ جوادالائمه

تدبر در قرآن

چهارشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۶، ۰۷:۰۵ ق.ظ

« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ »  

قرآن کتاب نور، کتاب معرفت، کتاب نجات، کتاب سلامت، کتاب رشد و تعالی و کتاب قرب به خداست.
اما آیا همین که قرآن را در جیبمان بگذاریم کافی است؟
 این‌که در هنگام سفر، از زیر قرآن رد شویم کافی است؟
 این‌که ما در جلسه‌ی تلاوت قرآن شرکت کنیم کافی است؟
 این‌که حتّی قرآن را با صدای خوش تلاوت کنیم یا تلاوت خوش را بشنویم و از آن لذّت ببریم کافی است؟

نه. چیز دیگری لازم دارد. آن چیست؟ آن تدبّر در قرآن است.

 تدبر در سوره حمد

 فقط سوره ی حمد سخن عبد با خداست. ولی ۱۱۳ سوره دیگر، سخن خدا با عبد است. خداوند این قدر بزرگوار است که نخست به انسان اجازه صحبت می دهد و سپس با او حرف می زند.
تدبر در سوره توحید
با بیان این مقدمه که خداوند، احد و یگانه است، «اللَّهُ» را به عنوان تنها بی نیاز رافع نیاز دیگران : «الصَّمَدُ» معرفی می‌کند.
تدبر در سوره کافرون
جهت هدایتی سوره کافرون «توحید عملی در عبودیت» است.
تدبر در سوره الناس
جهت هدایتی سوره ناس، «لزوم پناه بردن همیشگی به پروردگار مردم برای حفظ اجتماع از شر دشمن درونی» می باشد.
تدبر در سوره الفلق
جهت هدایتی سوره فلق، «لزوم پناه بردن همیشگی به پروردگار سپیده‌دم از شرور بیرونی (طبیعی و نفسانی)» می باشد.
تدبر در سوره مسد
با توجه به بیان عاقبت دنیوی و اخروی ابولهب و همسرش و ناکارآمدی ابزار اعمال قدرتش، جهت هدایتی سوره «اعلام شکست دنیوی و اخروی زرپرستان زورمدار است.»
 تدبر در سوره نصر
 جهت هدایتی سوره «یادخدا وظیفه ی پیامبر هنگام یاری و نصرت های اجتماعی الهی» است.
تدبر در سوره کوثر
 با توجه به وجود ان در ابتدای آیات اول و سوم که فضای تردید موجود در آن زمان را از بین می برد و جمع محتوای این دو آیه، جهت هدایتی سوره «امتنان بر رسول اکرم با اعطای کوثر و ابتر شدن طعنه زن به ایشان» است.
تدبر در سوره ماعون
با توجه به تهدید و وعیدی که به دنبال بیان نشانه های عینی و عملی مکذبان دین آمده است، جهت هدایتی سوره : «بیان نشانه های عینی و عملی مکذبان دین و وعید آنان به ویل» است.
تدبر در سوره فیل
با توجه به بیان اجمال و تفصیل واقعه ی اصحاب فیل و در هم شکسته شدن آنها با فعل الهی به جهت تقویت و حفظ رسول اکرم و امیدوار کردن ایشان برای به ثمر رساندن هدف، جهت هدایتی سوره، «قدرت نمایی خداوند در شکست ابر قدرت ها برای تقویت و حفظ رسول الله» است.
تدبر در سوره قریش
با توجه به اینکه با آیه ی سوم، معنای آیه ی نخست تکمیل گردید و آیه ی چهارم، وصف «رب» در این آیه است، آیه ی سوم از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا جهت هدایتی سوره «دعوت به عبادت جمعی پروردگار به جهت شکرگزاری نعمت های اجتماعی» است.
تدبر در سوره عصر
 از آن جا که در اسلوب قسم و جواب قسم، اصل کلام در جواب قسم است و در جواب قسم، خسران همه ی انسان ها مطرح است و در آیه ی سوم، راه نجات از این خسران بیان شده است، جهت هدایتی سوره عصر عبارت است از : «اقتضای گذر زمان، خسران انسان است؛ مگر برای اهل ایمان».
تدبر در سوره قدر
جهت هدایتی سوره مبارکه قدر با توجه به کانونی بودن آیه ی اول، عبارت است از  «بیان عظمت قرآن از طریق جلوه های عظمت زمان نزول آن (شب قدر)»

ضرورت تدبر
أفَلَا یَتدبّرونَ الْقُرْءَانَ... (نساء، 82)
آیا در آیات قرآن تدبر نمی کنید؟
خداوند انسان ها را به دلیل تدبر نکردن در قرآن سرزنش می کند؛ اگر تدبر در قرآن ضرورت ندارد پس چرا سرزنش؟؟؟

کتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِّیَدَّبَّرُواْ ءَایَاتِهِ وَ لِیَتَذَکَّرَ أُوْلُواْ الْأَلْبَاب (ص، 29)
کتابى مبارک است که آن را به‌سوى تو نازل کرده‏ایم تا در آیات آن بیندیشند، و خردمندان پند گیرند.
تدبّر در قرآن، هدف نزول این کتاب آسمانی معرفی شده است. از سویی، تدبّر قرآن وظیفه‌ای همگانی است؛ زیرا، ضمیر در لِّیَدَّبَّرُواْ به همه انسان‌ها بازمی‌گردد.
 تدبر در قرآن موجب تذکر اهل خرد است. پس، تدبر مقدمه تذکر است؛ و ثمره آن افزایش ایمان انسان است.  

❄️ از آنجایی که بسیار توصیه شده که در قرآن کریم تدبر داشته باشیم لذا کانال جامع شهید محمدی قرقی رسالت خود می داند که قدمی هر چند کوچک در این مسیر بزرگ با توکل بر خدا و استعانت از اهل البیت علیهم السلام در روز شهادت رئیس فقه جعفری حضرت امام جعفر صادق علیه السلام بر دارد. ❄️
 آثار تدبر

📝 اگر جوان مسلمان با قرآن انس پیدا کند و فرصت تدبّر در قرآن را به خود بدهد، بسیاری از شبهات دشمنان بی‌اثر خواهد شد.

📝 قرآن، برنامه جامع و کامل تمدن الهی و اهل‌بیت (ع) مفسران و مجریان قرآن و رهبران الهی جامعه بشری تا رسیدن به این آرمان می‌باشند.

📝 شاهراه عمومی ارتباط با قرآن و درک جامع این برنامه الهی، "تدبر در قرآن" است. و راهکار اقامه و اجرای این برنامه جامع الهی، اطاعت آگاهانه از رهبر زنده حاضر الهی (معصومان(ع) و نائبان ایشان) در راهبردها، سیاستهای اجرائی و احکام جهانی، اجتماعی، خانوادگی و فردی است. 

📝 امت اسلامی تنها زمانی موفق به پیاده سازی اهداف قرآن خواهد شد که با بینشی صحیح نسبت به قرآن، پشت سر رهبران الهی و مجریان قرآن کریم حرکت کند.

📝 طرح تدبر در قرآن در راستای تأکیدات قرآن کریم و همچنین اهل بیت علیهم السلام بر لزوم تدبر و فهم روشمند قرآن آغاز به کار می نماید.

📝 رسالت ما آموزش روش تدبر در قرآن و تعمیق و گسترش فرهنگ انس متدبرانه با قرآن کریم در بین عموم جامعه ایران اسلامی است؛ تا این مبنای محکمِ تفکرِ دینی، به تمام امت اسلامی منتقل و ان شاءالله زمینه ی تحقق اهداف مورد نظر قرآن فراهم شود.

📝 هدف این کانال انتشار مفاهیم مرتبط با تدبر و معرفی محصولات و کتب تدبر در قرآن می باشد.

📝 گویی اعجاز قرآن تنها با تدبر کردن در آن کشف می شود...

📝 ما هم مسلمانیم ؛  اما ...
آیا در قرآن تدبر می کنیم؟!

📝 امروز فرصتی تاریخی و استثنائی است برای اینکه قرآن در هدایت فکر و عمل انسان ها قدرت و چیره گی خود را نشان دهد اما این متوقف است بر اینکه ما خود به چشمه جوشان معارف و هدایت قرآن دست یابیم، قرآن را بفهمیم، در آن تدبر کنیم، آن را محور بحث و فحص سازیم و در اعماق آن غور کنیم.

📝 واقعیت تلخ این است که قرآن هنوز در جامعه ما یک امر عمومی نشده است.

📝 همه به قرآن عشق می ورزند و احترام می کنند اما عده ی کمی همواره آن را تلاوت و عده ی کمتری در آن تدبر می کنند.

📝 ما معتقدیم همه‌ی آحاد جامعه باید با قرآن ارتباط برقرار کنند، بتوانند قرآن را بخوانند، بتوانند قرآن را بفهمند، بتوانند در قرآن تدبر کنند.

📚 بخشی از بیانات مقام معظم رهبری (حفظه الله)

📝 آنچه که ما را به حقایق نورانی می رساند، تدبر در قرآن است.

📝 اما تدبر یعنی چه؟
 چگونه باید در قرآن تدبر کنیم؟
 تفاوت تدبر با تفسیر چیست؟
آیا همه ی افراد جامعه می توانند در قرآن تدبر کنند؟

📝 باید بدانیم وظیفه خواندن قرآن، به صرف روخوانی آیات قرآن و جاری ساختن الفاظ بر زبان، آن هم بدون توجه به معنای آنها، ادا نمی شود و به چنین چیزی قرائت نمی توان گفت؛ زیرا قرائت زمانی است که فرد معنای کلمات را بداند؛ و گرنه تلفظ است.

📝 متدبرانه بودن قرائت بدین معناست که فرد هنگام خواندن آیات قرآن ضمن دانستن معنای آنها، آیات یک سوره را مجموعه ای منسجم و منظم که دارای پیام هدایتی خاصی برای انسان است، بداند.

📝 با این نگاه زمینه فهم و انس هر چه بیشتر با متن قرآن کریم فراهم، و انسان به سوی عمل به قرآن رهنمون می شود.

📝 ظاهر قرآن در مقصود خود، گویا و رساست و هیچ‌گونه ابهامی ندارد.

📝 بنابراین دستور به‌تدبّر قرآن لغو و یا تکلیفی بیرون از توانایی انسان خواهد بود و چنین چیزی از ساحت خداوند دور است.

📝 امام باقر علیه السلام می فرمایند: مَنْ زَعَمَ أَنَّ الْکِتَابَ مُبْهَمٌ فَقَدْ هَلَکَ وَ أَهْلَک
📚 وسائل ‏الشیعه، ج. 27، ص. 19.
 کسی‌که گمان کند قرآن مبهم است، نابود شده و دیگران را نیز نابود کرده است.

📝 پیامبر اکرم‌ صلی الله علیه و آله و سلم در خطبه‌ی معروف غدیر، عموم مردم را به تدبر در قرآن دستور می‌دهند: مَعَاشِرَ النَّاسِ تدبّروا الْقُرْآنَ
📚 وسائل‏ الشیعه، ج. 27، ص. 193. گروه مردم! در قرآن تدبّر کنید، و آیاتش را بفهمید.

📝 خطاب «مَعَاشِرَ النَّاسِ» خطاب به همه‌ی مردم است، پس باید سطحی از فهم قرآن دیده شود که همه‌ی مردم را در برگیرد.

📝 جایگاه تدبّر پیش از تفسیر است. در تدبّر، کتاب خدا معلّم و انسان مستمع آن است؛ در حالی که در تفسیر، مفسِّر با استفاده از آیات قرآن، روایات، عقل و دیگر منابع به دنبال فهم دقیق آیات است.

📝 امام صادق علیه السلام پیش از خواندن و باز‌کردن قرآن، در حالی‌که آن را در دست راست می‌گرفتند، دعا می‌کردند.

📝 بخشی از دعا چنین بود:
اللهم ... لا تجعل قرائتی قراءةً ‌لا تدبّر فیها بل اجعلنی أتدبّر آیاتَه و أحکامَه...
خدایا... قرائت مرا قرائتی که تدبّر در آن نیست قرار مده؛ بلکه مرا آن ‌گونه قرار بده که در آیات و احکام آن تدبّر کنم...
📚 مستدرک ‏الوسائل، ج. 4، ص. 372.

📝 اثر تلاوت بدون تدبّر، شبیه هیچ است؛ قرآن را باز کنید، بنشینید، با حضور قلب، ده آیه، بیست آیه، پنجاه آیه، صد آیه بخوانید. قرآن را برای تدبّر کردن و فهمیدن و استفاده کردن بخوانید.

📝 یک نوع قرآن خواندن این است که انسان ظاهر قرآن را بگیرد بخواند تا آخر. این نوع، نمی‏خواهیم بگوئیم‏ هیچ اثری ندارد.

📝 البته بنده سابق‌ها می‏گفتم هیچ اثر ندارد، بعد تجدید نظر کردم. نمی ‏شود گفت هیچ اثر ندارد، ولی اثرش در قبال آن اثری که متوقعِ از تلاوت قرآن است، شبیه هیچ است؛ نزدیک هیچ است.

📚 بخشی از بیانات مقام معظم رهبری (حفظه الله)

📝 شما وقتی سخن حکمت‌آمیزی را می‌شنوید، باید به آن دل بدهید! بدون دل‌دادن که اصلاً انسان مُراد را نمی‌فهمد. اگر سرسری بخوانید و رد شوید، از آن چیزی نمی‌فهمید.

📝 قرآن از عالی‌ترین مقام است؛ از قلّه‌ی معرفت عالم وجود است. این است که انسان باید تأمّل کند و چون عمق این آیات و این مفاهیم، خیلی زیاد است، هرکسی تأمّل کند، از آن استفاده خواهد کرد.

📝 اگر قرآن فهمیدنی نبود، هرگز، معصومان، جامعه‌ی بشری را به آن ارجاع نمی‏دادند!
 فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الْفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّع‏
📚 کافی، ج. 2، ص. 598.

📝 اگر کسى با قرآن مأنوس شود، از قرآن دل نمى ‏کند.

📝 امام حسین علیه السلام می فرمایند:
کتاب الله عزوجل علی أربعه اشیاء علی العباره و الإشاره و اللطائف و الحقائق فالعبارة للعوام و الإشارة للخواص و اللطائف للأولیاء و الحقائق للأنبیاء علیهم‌السلام.

📝 قرآن دارای چهار لایه فهم است عبارت‌ها، اشاره‌ها، دقایق و حقایق، عبارت‌ها در سطح ادراک عمومی است، اشاره‌ها در سطح ادراک خواص است، دقایق در سطح ادراک اولیای خدا است و حقایق در سطح ادراک پیامبران است.

📝 همچین امیرالمومنین حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام می فرماید :
أَلَا لَا خَیْرَ فِی قِرَاءَةٍ لَیْسَ فِیهَا تدبّر
📚 اصول کافی، ج. 1، ص. 36.
 آگاه باشید! در قرائت بی‌تدبّر سودی نیست.

📝 اگر جوان مسلمان با قرآن انس پیدا کند و فرصت تدبّر در قرآن را به خود بدهد، بسیاری از شبهات دشمنان بی‌اثر خواهد شد.


📕 اهمیت تدبر 📕

📝 این از انصاف بسیار بدور است که ما در مسائل روزمره که در مجلات، روزنامه‌ها و دیگر وسایل ارتباط جمعی منعکس می‌شود، گفتگو می‌کنیم، نقد و بررسی می‌نماییم و به اصطلاح تحلیل می‌گذاریم،

📝 ولی در کنکاش و دقت در کتابی که متضمن سعادت ابدی ماست و سلامت دنیا و آخرت ما بدان بستگی دارد، هیچ لزومی نمی‌بینیم.

📝 آیت الله بهجت (قدس سّره) می فرمودند :
کسی آشنا به قرآن است که زیادتر در آن تدبّر کند.
📚 گوهر های حکیمانه، ص.100.

📝 آیت الله جوادی آملی:
می‌توان با تدبّر در درون قرآن کریم، هم مفاهیم قرآنی را استنباط کرد و هم علوم قرآنی را صید کرد؛ به تعبیر دیگر، هم فهمید که قرآن چه می‌گوید و هم فهمید که قرآن چگونه می‌فهماند.
📖 پیشگفتار کتاب "قرآن در نهج البلاغه".

📝 با تدبّر در سیره‌ی پیامبر و امامان علیهم السلام به‌روشنی در‌می‌یابیم که همه‌ی آنان در رویارویی با رویدادها و شرایط زمانه و انجام رساندن رسالت الهی خود به اصولی مشترکی، همچون حفظ دین و وحدت امت اسلامی، توجّه داشته‌اند.

📝 مسئولیت امام در حوزه‌ی مرجعیت دینی و علمی محدود نمیشود، بلکه خداوند رهبری جامعه را بر¬عهده آنان گذاشته و مردم را به بیعت و تبعیت از آنان موظف کرده است.

📝 با تدبر در سیره می توان فهمید امام نقش خود را در هدایتگری جامعه به‌سوی اهداف والای الهی به‌گونه‌ای مطلوب انجام می‌دهد؛ و عدم تحقق اهداف امام، به پیروی و اطاعت‌ نکردن مردم از امام مربوط می‌شود.

📝 بزرگان ما می‌گویند که هر وقت به قرآن مراجعه می‌کنیم و در آن تدبّر می‌کنیم، حرفی می‌یابیم که قبلاً نیافته بودیم.
بله، ما همان دین را درست نشناختیم! باید حرف‌های تازه‌ی دین را در بیاوریم.

📝 امام صادق علیه السلام فرمودند:
...هر که قرآن را با تدبر ختم کند گویا نبوت را در دل خود جای داده ولی به او وحی نمی رسد.
📚 اصول کافی، ج.4، ص. 406.

📝 ترغیب به تدبّر در قرآن برای همه مردم، هر یک در سطح خاص خود، پیام رسمی و مکرر قرآن و عترت‏ علیهم‌السلام است.

📝 اگر بانوان با قرآن مأنوس بشوند، بسیارى از مشکلات جامعه حل خواهد شد؛ چون انسانهاى نسل بعد در دامن زن پرورش پیدا مى ‏کند و زنِ آشناى با قرآن و مأنوس با قرآن و متفاهم با مفاهیم‏ قرآن، خیلى مى ‏تواند در تربیت فرزند تأثیراتى داشته باشد.

📝 خصوصیت قرآن این است که هر کس تدبر در قرآن را تجربه بکند مفهوم بیشترى را در خواهد یافت و این چیزى نیست که انسان بر سر آن با کسى دعوا بکند.

📝 به هرحال اگر فنون ظاهرى آیه یعنى لغت عرب را که این آیه با آن فنون هست درست دریابید حالا اگر کسى براى شما ترجمه کرده باشد، یا خودتان با زبان عربى آشنا باشید وقتى دقت کنید چیز جدیدى دریافت خواهید کرد

📝 شما تصور کنید در کشور ما ده میلیون، پانزده میلیون کسانى باشند از مردان و زنان که اینها با معارف قرآن آشنا باشند، ببینید این چقدر باارزش است.

📝 آموزشهاى قرآنى را، درسهاى قرآنى را، نصایح قرآنى را، انذارهاى قرآنى را، بشارتهاى قرآنى را در ذهن داشته باشند، آنها را مرور کنند، آنها را بر دل خودشان فرا بخوانند؛ اصلًا یک ملت پولادینى به وجود مى ‏آید. خوشبختانه زمینه ‏هایش فراهم است.

📝 واقعیّت تلخ این است که قرآن هنوز در جامعه‌ی ما، یک امر عمومی نشده است. همه به قرآن عشق می‌ورزند و احترام می‌کنند؛ ولی، گروه کمی همواره آن را تلاوت و گروه کمتری در آن تدبّر می‌کنند.

📚 بخشی از بیانات مقام معظم رهبری (حفظه الله)

📕 فرق تدبر و تفسیر 📕

🌺 تفاوت "تدبر" با "تفسیر" در چیست؟

📝 تدبر در قرآن مانند شنا در دریای بیکران قرآن است ولی تفسیر، غواصی در اعماق اقیانوس قرآن است.
 
📝 تدبر وظیفه همگان است ولی تفسیر وظیفه خواص است.

📝 غایت نزول قرآن برای مردم، تدبر در قرآن است.

🌺 از کجا بدانیم در هنگام "تدبر" در قرآن دچار "تفسیر به رای" نشده ایم؟

📝 اصلًا تدبّر برای تفسیر کردن نیست؛ مراد برای فهمیدن است.

📝 انسان هر سخن حکیمانه‏ ای را دوگونه می ‏تواند تلقّی کند:
 یکی سرسری و با سهل‏ انگاری؛
 یکی با دقّت و کنجکاوانه.

📝 این اصلًا به مرحله ‏ی تفسیر کردن و تعبیر کردن نمی ‏رسد.

📝 تدبّری که در قرآن لازم است، پرهیز کردن از سرسری نگریستن در قرآن است؛ یعنی شما هر آیه‏ ی قرآنی را که می ‏خوانید، با تأمّل و ژرف ‏نگری باشد و دنبال فهمیدن باشید.

📝 این همان تدبّر است و بدون اینکه نیازی به این باشد که انسان، سلایق خودش را به قرآن تحمیل کند که همان تفسیر به رأی است خواهید دید که باب هایی را از معرفت، به حسب محتوای آیه هرچه که محتوای آیه است باز می ‏کند.

📝 اشکال عمده در کار قرآن‏ خوانی‏های بی‏ تأمّل، این است که اصلًا روی جملات درنگ نمی ‏کنند. خوب؛ شما وقتی سخن حکیمی، یا سخنِ حکمت ‏آمیزی را می‏ شنوید، باید به آن دل بدهید؛ بدون دل دادن که اصلًا انسان مُراد را نمی‏فهمد.

📝 هر کتاب عادّی بخصوص اگر کتاب پُرمغزی باشد، بخصوص اگر حکیم فرزانه‏ ی بزرگی آن را نوشته باشد همین حالت را دارد.

📝 اگر سرسری بخوانید و رد شوید، از آن چیزی نمی‏فهمید. قرآن می‏گوید: «مرا سرسری نخوانید» قرآن از عالی‏ترین مقام است؛ از قلّه‏ ی معرفت عالم وجود است.

📝 این است که انسان باید تأمّل کند و چون عمق این آیات و این مفاهیم، خیلی زیاد است، هرکسی تأمّل کند، از آن استفاده خواهد کرد حتّی خودِ پیغمبر هم اگر تأمّل کنند که البته پیامبر و ائمّه علیهم ‏السّلام همیشه قرآن را با تأمّل و تدبر می ‏خواندند از قرآن استفاده م۳
می‏ کنند.

📝 البته ما هم استفاده می ‏کنیم. مثل سطوح مختلف دریاست که هرکس در هر سطحی برود، بهره ‏ای از آن خواهد بُرد حالا این تشبیه نارسایی است، لیکن برای تقریب به ذهن است البته هر چیزی را که انسان نفهمید، هر معنایی را که درست، سر در نیاورد و ترکیب یا عبارتِ مشکلی بود، به تفسیر مراجعه می ‏کند. منظورم این است که تدبّر، اصلًا به عالم «تفسیر به رأی» نزدیک نمی ‏شود.

📝 حضرت امام خمینی رحمت الله علیه :
تفسیر نیست تا تفسیر به رأی باشد.

📝 یکی دیگر از حجب که مانع استفاده از این صحیفه نورانیّه است اعتقاد به آن است که جز مفسِّرین نوشته یا فهمیده ‏اند کسی را حقّ استفاده از قرآن شریف نیست.

📝 و تفکّر و تدبّر در آیات شریفه را به تفسیر به رأی، که ممنوع است، اشتباه نموده ‏اند؛

📝 و به واسطه این رأی فاسد و عقیده باطله قرآن شریف را از جمیع فنونِ استفاده عاری نموده و آن را بکلّی مهجور نموده ‏اند؛

📝 در صورتی که استفادات اخلاقی و ایمانی و عرفانی به هیچ وجه مربوط به تفسیر نیست تا تفسیر به رأی باشد.

📝 حضرت آیت الله خامنه ای:
تدبّر، اصلًا به عالم «تفسیر به رأى» نزدیک نمى ‏شود. اصلًا تدبّر براى تفسیر کردن نیست؛ براى فهمیدن مراد است.

📕 مفهوم تدبر 📕

📝 «تَدَبُّر» از ریشه «دُبُر»، به معنی اندیشیدن در پشت و ماوراء امور می‌باشد که «ژرف اندیشی» و «عاقبت اندیشی» را نظر دارد که نتیجه‌اش «کشف حقایقی است که در ابتدایِ امر و نظرِ سطحی، به چشم نمی‌آمد».

📝 در قرآن و روایات بسیار به تدبر در قرآن ترغیب گردیده و افرادی که تدبر نمی نمایند مورد مذمت قرار گرفته اند.


📝 تدبر به معنای عمیق و ژرف اندیشی و عاقبت اندیشی است. در قرآن مجید این واژه چهار بار در مورد قرآن به کار رفته است.

📝 از دقت در این آیات روشن می‏ شود که الهی بودن قرآن بدون تدبر در آن معلوم نخواهد شد، و بدون تدبر در قرآن نمی‏توان از ذخایر بی‏کران و پر خیر و برکت کلام خدا بهره ‏ای جست، و از ظلمات شک و تردید و حیرت و سرگردانی خود را رهانید، و به ایمانی راسخ و یقینی استوار دست یافت.
 
📝 همچنین بدون اندیشه و ژرف و عمیق نگری در قرآن، عمق آیات را نمی‏توان دریافت، و به حقایق شگفت ‏انگیزش پی برد، تدبر در قرآن دارای زمینه ‏ها، شرایط، اصول و قوانین و شیوه‏ ها و مراحلی است که دانشمندان در این‏باره به طور مفصل سخن گفته ‏اند.
 
📝 فضیلت هر کاری در خوب اندیشیدن و تدبر در آن است. از علی بن موسی الرضا علیه السلام به نقل از جدش آمده است که تدبر هم ردیف و همراه و بلکه در مرتبه اعلی از خشوع قلب و صفای باطنی و نشاط روحانی و معنوی است.
 
📝 این نیز مسلم است که ذکر بی‏فکر و تدبر لقلقه زبانی بیش نیست و آنچه ما را به فلاح و رستگاری می ‏رساند همان ذکر آمیخته با تفکر و تدبر در جمیع حالات است اصولاً ذکر و تفکر سبب می‏ شود که یاد خدا در اعماق جان انسان رسوخ کند و ریشه ‏های غفلت و بی ‏خبری که عامل اصلی هر گونه گناه است بسوزاند و انسان را در مسیر فلاح و رستگاری قرار دهد.

📝 واژه تدبر از وجود تدبیر و حکمت و شیوه ای ممتاز در چینش قرآن حکایت می کند.

📝 منظور از تدبر دریافت و پذیرش تدبیر نهفته در یک کار است.

📝 تدبّر در اصطلاح، به معنای نگاه جمعی به هر چیز با لحاظ قبل و بعد آن است.

📝 خداوند، که به تدبّر در قرآن دستور داده، به پی بردن و فهم چینش حکیمانه قرآن فرمان داده است، تا گسستها و ناهماهنگی‌هایی که با نگاه سطحی و ابتدایی در آیات قرآن به چشم می آید، با تدبّر برداشته شود:
  أَ فَلَا یَتدبّرونَ الْقُرْءَانَ  وَ لَوْ کاَنَ مِنْ عِندِ غَیرْ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا (نساء، 82)

📝 آیا درباره قرآن نمی ‏اندیشند؟! اگر از سوی غیر خدا بود، اختلاف فراوانی در آن می‏ یافتند.

📝 ما معتقدیم همه‌ی آحاد جامعه باید با قرآن ارتباط برقرار کنند، بتوانند قرآن را بخوانند، بتوانند قرآن را بفهمند، بتوانند در قرآن تدبر کنند. آنچه که ما را به حقایق نورانی می‌رساند، تدبر در قرآن است.

📝 با قرآن انس بگیرید، با قرآن مجالست کنید. هر باری که شما با قرآن نشست و برخاست کنید، یک پرده از پرده‌های جهالت شما برداشته می‌شود؛ یک چشمه از چشمه‌های نورانیّت در دل شما گشایش پیدا می‌کند و جاری می‌شود.

📝 یکی از راه‌هایی که عمق را در اعتقادات انسان، در مبانی فکری انسان، در روح انسان، در ایمان انسان ایجاد می‌کند، انس با قرآن است. بنابراین، در زندگی حتماً قرآن با تدبّر را در نظر داشته باشید.

📝 تدبر با تفکر متفاوت است. تدبّر در نقل (الفاظ) و تفکّر در عین (موجودات) است؛ ازاین‌رو، تدبّر به آیات قرآن و قول می‌پردازد، ولی تفکّر در آفرینش آسمان‌ها و زمین و مانند آن است.

📝 تلاوتی از قرآن مطلوب است که انسان با تدبّر بخواند و کلمات الهی را بفهمد، که البته می‌شود فهمید. اگر شما لغت عربی را نمی دانید، به ترجمه مراجعه کنید و در همان تدبّر کنید.

📝 تدبّر قرآن نگاهی پیوسته به آیات قرآن است؛ نه مانند ترجمه نگاهی بریده‌بریده به آن.

📝 تدبّر قرآن دربردارنده‌ی نگاهی هدایتی است و این با ترجمه، که برگردان واژه ها به زبانی دیگر است، متفاوت می باشد.

📝 در قرآن باید تدبّر کرد. با معانی قرآن انس پیدا کنید و ترجمه‌ی قرآن را بفهمید. قرآن را هر روز تلاوت کنید، هرچه تلاوت کردید، ترجمه‌ی آن را هم نگاه کنید؛ بگذارید این مفاهیم در ذهن شما حک شود. در آن صورت فرصت تدبّر پیدا خواهید کرد.

📝 هر سیاق و سوره قرآن کریم بسان یک بسته هدایتی، در صدد انتقال پیامی برای هدایت همه انسانهاست.

📝 بزرگان ما می‌گویند که هر وقت به قرآن مراجعه می‌کنیم و در آن تدبّر می‌کنیم، حرفی می‌یابیم که قبلاً نیافته بودیم.


📕 تدبر سوره ی حمد 📕

📂 بخش اول 📂

📝 به حول و قوه ی الهی تدبر در اولین سوره قرآن کریم را در اولین روز ماه ذی القعده سال ۱۴۳۸ همزمان با ولادت حضرت فاطمه المعصومه سلام الله علیها شروع می نماییم.

📜 متن و ترجمه سوره

📝 بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ﴿۱﴾
 به نام خداوند بخشنده و مهربان (۱)

📝 الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۲﴾
 ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است. (۲)

📝 الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ﴿۳﴾
 خداوندی که بخشنده و بخشایشگر است (و رحمت عام و خاصش همه را رسیده). (۳)

📝 مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ ﴿۴﴾
 خدائی که مالک روز جزاست. (۴)

📝 إیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ ﴿۵﴾
 تنها تو را می‏پرستیم و تنها از تو یاری میجوئیم. (۵)

📝 اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿۶﴾
 ما را به راه راست هدایت فرما. (۶)

📝 صرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ ﴿۷﴾
 راه آنها که بر آنان نعمت دادی نه آنها که بر ایشان غضب کردی و نه گمراهان! (۷)

📜 گام نخست تفهم ساختار آیات

📝 سوره مبارکه ی حمد هفت آیه دارد که می توان آنها را به دو دسته تقسیم نمود :

📖 آیات دسته ی یکم (۱-۴)

📝 این آیات به دلیل اشتراک واژه ی الله و اسلوب واحد در یک دسته جای می گیرند.

📝 در این دسته از آیات، آیه ی اول 《 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ﴿۱﴾ جمله ای مستقل است و ارتباط ادبی به بعدش ندارد.

📝 آیه ی سوم و چهارم توصیف 《 رب 》در آیه ی دوم است.

📖 آیات دسته دوم (۵-۷)

📝 این آیات با توجه به ضمائر متکلم مع الغیر در یک مجموعه قرار می گیرند.

📝 آیه پنجم مستقل و آغاز دسته ی جدید بوده و با قبل ارتباط ادبی ندارد.

📝 آیه ی پنجم و ششم، هر دو دارای اسلوب یکسان اند و آیه ی هفتم به آیه ی  ششم بر می گردد.

📜 گام دوم : تفهم کلمه ها و جمله های مشکل

📝《 أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ 》: کسانی که به آنها نعمت داده ای.

📝《 الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ 》: کسانی که مورد غضب قرار گرفتند.

📝《 الضَّالِّینَ 》: گمراهان.

📜 گام سوم : تفهم جهت هدایتی

📝 برای درک بهتر جهت هدایتی و سیاق آیات، سوره حمد به صورت یک نمودار در شکل زیر نمایش داده شده است.

📚 ترجمه آیت الله مکارم شیرازی.
📚 درس نامه روش تدبر، حجت الاسلام محمدحسین الهی زاده.


📕 تدبر سوره ی حمد 📕

📂 بخش دوم 📂

📝 در بخش اول به تفهم ساختار آیات پرداخته شد.

📝 حال در این بخش به تفهم جهت هدایتی می پردازیم.

📜 گام سوم : تفهم جهت هدایتی

📖 دسته ی یکم : ستایش خدا (آیات ۱-۴)

📝《 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 》به نام خداوند گسترده مهر، مهربانی که رحیمیت آن ویژه ی مومنان است. آن خدایی که همه چیز به اسم او و به اذن اوست.

📝《 الرَّحْمَنِ الرَّحِیم 》وصف الوهیت است؛ جهت گیری این آیه آن است که همه چیز به اسم و اذن خداست.

📝《 الْحَمْدُ لِلَّه 》همه ی حمد مخصوص خداست؛ چون همه چیز به اذن اوست؛

📝《 رَبِّ الْعَالَمِین 》مخصوص آن خدایی که رب عالمیان است.

📝 منظور از《 الْعَالَمِین 》طوایف مختلف انسان هاست.

📝《 الرَّحْمَنِ الرَّحِیم 》وصف《 رَبِّ الْعَالَمِین 》است. خداوندی که 《 الرَّحْمَنِ 》است یعنی دارای نعمت های مادی و《 الرَّحِیم 》است یعنی دارای نعمت های معنوی است.

📝《 مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ 》 خدائی که مالک روز دین است، روزی که دین تحقق و تجسم می یابد. از این رو، روز قیامت ظرف تحقق دین است.

📝《 الْحَمْدُ لِلَّه 》همه ی حمدها از آن اوست؛ چه حمدی که از معرفت به او نشات گرفته، که از آن تعبیر به حمد عارفانه می کنیم.

📝 و چه حمدی که به پاس تشکر از ربوبیت انجام می گیرد که از آن تعبیر به حمد شاکرانه می نماییم.《 رَبِّ الْعَالَمِین 》

 📝 و چه حمدی که به خاطر تشکر از نعمت هایش و طمع به آنها صورت می پذیرد که از آن تعبیر به حمد تاجرانه می کنیم.《 الرَّحْمَنِ الرَّحِیم 》

📝 و چه حمدی که به خاطر خوف از قیامت و روز جزای انسان ها انجام می شود، که از آن تعبیر به حمد خائفانه می نماییم.《 مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ 》

📝 از این رو تمام گونه های حمد، برای تمام انسان ها لازم است و همه حمدها برای خداست.

📂 بخش سوم 📂

📝 در بخش اول به تفهم ساختار آیات پرداخته شد.

📝 در بخش دوم نیز به ستایش خدا از زیر مجموعه تفهم جهت هدایتی پرداختیم.

📝 حال در این بخش به دسته دوم یعنی نیایش خدا از تفهم جهت هدایتی می پردازیم.

📜 گام سوم : تفهم جهت هدایتی

📖 دسته ی دوم : درخواست کمک و طلب هدایت جمعی《نیایش》(آیات ۵-۷)

📝 آیات دسته دوم، نیایش و خواهش عبد را عنوان می کند و با استفاده از ضمیر متکلم مع الغیر، عبادت و طلب هدایت را به صورت جمعی مطرح می نماید.

📝《 إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ 》تنها تو را می‏ پرستیم و تنها از تو کمک می خواهم.


📝《 إِیَّاکَ نَعْبُدُ 》بر توحید عملی جلی (آشکار) دلالت دارد و《 وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ 》بر توحید عملی خفی (پنهان) دلالت دارد.

📝《 اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ 》ما را به راه مستقیم هدایت فرما، راهی که در بودنش استمرار و استقامت دارد و انسان را به مقصود می رساند.

📝《 صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ 》راه کسانی که به آنها نعمت ولایت داده ای و آنها نو را و نعمت های تو را شکر گزارند.

📝《 غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ 》نه راه کسانی که به خاطر کفر به نعمت هایت مورد غضب تو قرار گرفتند.

📝《 وَلَا الضَّالِّینَ 》و نه راه کسانی که نسبت به تو و نعمت های تو غافل و گمراه اند.

📜 نتیجه :

 📝 با توجه به آیات اول تا چهارم، که ستایش خدای حمید را در بر داشت و آیات پنجم تا هفتم، که هدایت جمعی را از خدا طلب و مطرح می نماید؛ می توان جهت هدایتی سوره را《 طلب هدایت جمعی از خدای حمید 》نتیجه گرفت.

🌸 فقط سوره ی حمد سخن عبد با خداست. ولی ۱۱۳ سوره دیگر، سخن خدا با عبد است.

🌸 خداوند این قدر بزرگوار است که نخست به انسان اجازه صحبت می دهد و سپس با او حرف می زند.

📚 ترجمه آیت الله مکارم شیرازی.
📚 درس نامه روش تدبر، حجت الاسلام محمدحسین الهی زاده.


📕 تدبر سوره ی توحید 📕

📝 این سوره، صد و دوازدهمین سوره ی قرآن کریم می باشد. نام های دیگر این سوره، اخلاص، صمد، قل هو الله احد،  «نسبه الرب» (نسبت خدا) و  «احدی المشقشقتین» (یکی از دو مشقشقه) است.

📝 «نسبه الرب» بدین جهت است که در این سوره، توحید ربوبی با تمام مراتب معرفی شده است.

📝 مشقشقه ی دیگر، سوره کافرون است که با این سوره مشقشقتان نامیده می شوند و دلیل آن نیز این است که این دو سوره مرز میان شرک و توحید را مشخص ساخته و آنها را از هم جدا می کنند، چنانکه «مشقشقه» از ماده «شقق» به معنای جدا ساختن، شکستن و شکافتن است.  

📜 گام اول : قرائت و ترجمه سوره 

📝 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ﴿۱﴾
 به نام خداوند بخشنده و مهربان (۱)

📝 قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾
بگو: خداوند، یکتا و یگانه است. (۱)

📝 اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾
خداوندى است که همه نیازمندان قصد او می ‏کنند. (۲)

📝 لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾
(هرگز) نزاد، و زاده نشد. (۳)

📝 وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿٤﴾
و براى او هیچگاه شبیه و مانندى نبوده است. (۴)

📜 گام دوم تفهم ساختار سوره 

📝 سوره مبارکه ی توحید چهار آیه دارد. که این سوره تنها یک سیاق دارد.

📝 فعل امر «قل» و مقول آن که از «هو» آغاز می شود و تا انتهای سوره ادامه دارد، چه «هو» مبتدا (مسندالیه) و  «الله احد» خبر (مسند) برای آن است.

📝 «الله صمد» خبر دوم برای «هو» است و «لم یلد» توصیف «الصمد» بوده و ضمیر فاعلی آن نیز به همان «الصمد» بازگشت دارد.

📝 «لم یولد» و «لم یکن له کفوا احد» نیز هر دو بر «لم یلد» عطف شده اند.

📜 گام سوم : تفهم کلمه ها و جمله های مشکل 

📝 احد : یگانه ای که دومی برای او تصور نمی شود.

📝 الصمد : بی نیاز مطلق که برطرف کننده همه نیاز هاست.

📝 کفوا : «کف» شباهت و همانندی در صفات یا خصوصیات و اینکه وجود «کف» برای خداوند فنی شده است، به این معناست که هیچ چیزی در صفات و خصوصیاتش، هیچگونه مشابهت و مماثلت با خداوند ندارد.

📜 گام چهارم : تفهم جهت هدایتی سوره

📝 برای درک بهتر جهت هدایتی و سیاق آیات، سوره توحید به صورت یک نمودار در شکل زیر نمایش داده شده است. 

📝 با توجه به ساختار آیات سوره، تفهم جهت هدایتی سوره نیز اینگونه انجام می شود :

📝 این سوره در فضایی نازل گشت که تمام ادیان الهی، تحریف شده به امت های زیادی به انحراف کشیده شده بودند.

📝 انواع بت پرستی و قائل شدن فرزند برای خداوند متعالی شایع بود و مردم برای برطرف کردن حوایج خود دست نیاز به موجودات متعدد دراز می‌کردند.

📝 در این شرایط خداوند با نازل کردن سوره توحید، خدای احد و یگانه را تنها بی نیاز رافع نیاز دیگران معرفی کرده و با نفی صفات سه گانه ی زاییدن و فرزند کسی بودن و داشتن همتا، صمدیت را در پروردگار، منحصر می‌کند.

📝 آغاز شدن سوره با امر «قُلْ» نشان می‌دهد که ابلاغ این سوره به مردم باید فراتر از گفتن باشد؛ به این معنا که «ای رسول نه تنها بگو و ابلاغ کن که تبیین کن».

📝 «هُوَ» اسم است برای ذات خداوند متعالی نه ضمیر، چون ضمیر نیاز به مرجع دارد؛ ولی«هُوَ» مرجع ندارد و هرجا که بیان شود، روشن است که مقصود خداست. مفرد بودن آن نیز توحید در ذات را می فهماند. 

📝 «اللَّهُ أَحَدٌ» تبیین کننده ی توحید در صفات است،

📝 زیرا اولا لفظ جلاله ی «اللَّهُ» اسم علم جامع همه ی صفات کمال و جمال است؛ به این معنا که فقط اسم خداست که همه ی صفات الهی به آن نسبت داده می‌شود؛ اما خودش صفت برای چیزی واقع نمی شود.

📝 ثانیا «أَحَدٌ» همچون واحد از مصدر  «وحد» گرفته شده است؛ با این تفاوت که «أَحَدٌ» برخلاف  «واحد» بر چیزی اطلاق می‌شود که نه در واقع و نه در ذهن، کثرت پذیر نیست، از این رو قابل شمارش نبوده، دوم و سوم ندارد.

📝 این بدان معناست که صفات حق تعالی، عین ذات اوست و میان ذات و صفات حق تعالی، دوگانگی وجود ندارد و این ذاتی که جامع تمام صفات است :  «اللَّهُ»، یکتاست : «أَحَدٌ». 

📝 بعد از بیان این مقدمه که خداوند، احد و یگانه است، «اللَّهُ» را به عنوان تنها بی نیاز رافع نیاز دیگران : «الصَّمَدُ»، معرفی می کند.

📝 «الصَّمَدُ» وصف دیگر «اللَّهُ» است که همراه شدن آن با "ال"، انحصارش را برای پروردگار می رساند : «اللَّهُ الصَّمَدُ».

📝 صمد، مولایی است که همه برای رفع نیاز، به سوی او روی می آورند، در حالی که خود او بی نیاز مطلق است، زیرا لازمه ی رافع نیاز دیگران بودن، بی نیازی خود است.

📝 برخلاف غنی که فقط به معنای بی نیاز است، پس ممکن است کسی بی نیاز (غنی) باشد، اما رافع نیاز (صمد) نباشد.

📝 از آن جا که رفع نیاز از صفات فعل است، «الصَّمَدُ» توحید در افعال را می رساند.
.
📝 در ادامه برای تاکید بیشتر بر توحید در صمدیت برای خداوند، سه نفی آمده است، زیرا وجود آنها در پروردگار، با انحصار صمدیت در او متعارض است.

📝  آن سه نفی عبارتند از :
۱. خداوند فرزندی ندارد که آن فرزند، صمد باشد : «لَمْ یَلِدْ»
۲. پدری ندارد که آن پدر، صمد باشد : «وَلَمْ یُولَد»
۳. همتایی نیز ندارد که آن همتا، صمد باشد : «وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ»

📜 نتیجه: 

📝 این سوره از سوره های یک جمله ای است که از فعل امر «قُلْ» و مقول قول تشکیل شده است.

📝 ابتدا با بیان این مقدمه که خداوند، احد و یگانه است، «اللَّهُ» را به عنوان تنها بی نیاز رافع نیاز دیگران : «الصَّمَدُ» معرفی می‌کند.

📝 محتوای آیات بعدی در جهت تکمیل معنای «الصَّمَدُ» است که صفات سه گانه ی زائیدن و فرزند کسی بودن و داشتن همتا را از خدا نفی می کند، زیرا وجود آنها در پروردگار با انحصار صمدیت در او متعارض است.

📝 بر این اساس با توجه به وجود اصل سخن در مقول قول و بودن مطلب اصلی سوره، پیرامون صمدیت خداوند، جهت هدایتی سوره، «توحید در صمدیت پروردگار» است.

.
📖 ۲. توحید در نوع عبادت (آیات ۴و۵)

📝 توحید در نوع عبادت پروردگار، رویکرد دیگری است که در آیات چهارم و پنجم در مقابل جعلی بودن نوع عبادت کافران آمده است.

📝 رسول الله از طرف پروردگار امر می شوند تا اعلام کنند که من کسی نیستم که مانند شما پروردگار را پرستش کنم : «وَلا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُم»

📝 همان گونه که شما هم کسی نیستید که مانند من پروردگار یکتا را پرستش کنید : «وَلا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ».

📝 اسم فاعل بودن «عَابِدٌ» در آیه چهارم و «عَابِدُونَ» در آیه پنجم که برخلاف فعل، ثبات و دوام را می رساند، این معنا را می فهماند که پیامبر اکرم اصلا اهل عبادت کردن مانند آنها نیستند و در مقابل آنها نیز اصلا اهل یکتاپرستی نیستند.

📝 به عبارت دیگر، سخن حضرت رسول این است که نوع عبادت من، از طرف پروردگار سبحان آمده و نوع عبادت شما، از جانب خودتان بوده و جعلی است.

📝 ما مسلمانان برای تعظیم و عبادت معبودمان، همان نوعی را پیش می گیریم که خودش بیان فرموده است در حالی که شما کافران برای تعظیم و عبادت معبودهایتان، روشی ساختگی را در پیش گرفته اید. 

📝 دلیل برداشت مزبور، مصدری بودن "ما" به همراه افعال بعد از خود به تاویل مصدر رفته و در نتیجه، «مَا عَبَدْتُم» به معنای "عبادتکم" و «مَا أَعْبُدُ» به معنای "عبادتی" خواهد بود.

📝 این نکات نشان می دهد که در پیشنهاد دیگر کافران، سخن از یکسان شدن نوع پرستش و عبادت به میان آمده است، به این معنا که ای رسول! اگر تو نوع عبادت ما را برای پرستش خدایت انتخاب کنی ما نیز نوع عبادت تو را در عبادتمان لحاظ می‌کنیم.

📝 دلیل ارائه ی دو معنای متفاوت برای آیات سوم و پنجم که کاملا مشابه یکدیگرند : «وَلا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ»، علاوه بر تفاوت در موصوله و مصدری بودن "ما" در آن ها، تفاوت آیات دوم و چهارم است، زیرا آیه دوم مقدمه آیه سوم و آیه چهارم مقدمه آیه پنجم محسوب می شوند و تفاوت مقدمه، موجب تفاوت ذی المقدمه نیز می شود. 

📝 ادله ی تفاوت های آیات دوم و چهارم چنین است :

۱. «أَعْبُدُ» در آیه ی دوم، فعل مضارع بوده و «عَابِدٌ» در آیه چهارم، اسم فاعل است. 

۲. فعل «تَعْبُدُونَ» در آیه ی دوم، مضارع است و فعل «عَبَدْتُم» در آیه چهارم، ماضی است.

۳. «لا أَعْبُدُ» در آیه ی دوم، جمله فعلیه است و «وَلا أَنَا عَابِدٌ» در آیه چهارم، جمله اسمیه.

۴. از آن جا که آیه ی چهارم با آمدن "واو" در ابتدای آن به آیه ی دوم عطف شده، تفاوتشان با یکدیگر را می رساند؛ چنان که اقتضای عطف همین است.

۵. ایجاد معنای جدید در تکرار، بهتر از تاکید دانستن تکرار است که از آن به قاعده ی «التأسیس اولی من التاکید» یاد می‌شود.

📖 ۳. توحید در روش عبادت (آیه ۶)

📝 آیه آخر، توحید در روش عبادت را مطرح می کند؛ بدین معنا که آن حضرت به ارائه ی این مطلب مامور می شوند که بگویند سیره و روش عبادی من، با سیره ی عبادی شما متفاوت است : «لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِىَ دِین».

📝 سیره ی عبادی پیامبر مبتنی بر بندگی است و سیره ی عبادی مشرکان نوعی معامله گری و اظهار اشرافی گری است.

📝 تفاوت در سیره ی عبادی دو گروه از آن جا ناشی می شود که برخی از اعمال عبادی شان مشابه هم بود، مانند داشتن طواف خانه ی خدا که مسلمانان، پوشیده طواف می کردند ولی کافران، عریان به طواف می پرداختند و روش شان با پیامبر فرق می کرد.

📝 آخر آن که منظور از "دین" در آیه ی پایانی، آیین و مذهب نیست، زیرا نزد خدا، تنها دین، اسلام است : «ان الدِین عند اللَّه الاسلام»

📝 و خداوند برای کافران، دین و آئینی قائل نیست، پس "دین" در این آیه به معنای روش است و معنای آیه چنین است : «لَکُمْ دِینُکُمْ فی العباده وَ لِىَ دِینی فی العباده».

📜 نتیجه : 

📝 سوره ی کافرون به منظور اصلاح عبودیت بندگان و بیان وظایف بندگی در مقابل شرک مشرکان و کافران، در امر توحید عملی در عبودیت پروردگار نازل شده است و از آن جا که این سوره از سوره های یک جمله ای است که از فعل امر «قُلْ» و مقول قول تشکیل شده است  و اصل سخن در آن چیزی است که بعد از فعل امر «قُلْ» می آید.

📝 در سه دسته آیات در مقابل شرک کافران، بر توحید عملی خداوند (توحید عملی در عبودیت پروردگار)  تاکید دارد که عبارت باشد از بیان سه نوع توحید در معبود، توحید در نوع عبادت و توحید در روش عبادت.

📝 بر این اساس جهت هدایتی سوره «توحید عملی در عبودیت» است.

.
🇮🇷 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم 🇮🇷

🔏 تدبر در قرآن 🔏
@pshrmq

📕 تدبر سوره ی ناس 📕

📝 این سوره، صد و چهاردهمین سوره و سوره ی پایانی قرآن کریم می باشد.

📝 نام دیگر این سوره، «احدی المعوذتین» (یکی از دو معوذه) است، زیرا این سوره و سوره ی فلق با هم «المعوذتان» (دو معوذه) نامیده می شوند، از این رو نام هر یک از این دو سوره، «المعوذه» است.

📜 گام اول : قرائت و ترجمه سوره 

📝 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
 به نام خداوند بخشنده و مهربان

📝 قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ ﴿١﴾ 
بگو: پناه می ‏برم به پروردگار مردم، (۱)

📝 مَلِکِ النَّاس ِ﴿٢﴾
به مالک و حاکم مردم، (۲)

📝 إلَهِ النَّاسِ ﴿٣﴾
به (خدا و) معبود مردم، (۳)

📝 مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ ﴿٤﴾
از شر وسوسه‏ گر پنهانکار، (۴)

📝 الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ ﴿٥﴾
که در درون سینه انسانها وسوسه می کند، (۵)

📝 مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ ﴿٦﴾         
خواه از جن باشد یا از انسان! (۶)

📜 گام دوم تفهم ساختار سوره 

📝 شش آیه این سوره، از یک سیاق و یک فعل و دو مجموعه ی وابسته به آن تشکیل شده است.

📖 دسته اول : آیات ۱ تا ۳
این آیات مجرورهای حرف "باء" اند.

📖 دسته دوم : آیات ۴ و ۶
آیات چهارم و پنجم، مجرورهای حرف "مِنَ" اند و آیه ششم، بیان برای «الَّذِی» در آیه پنجم است.

📜 گام سوم : تفهم کلمه ها و جمله های مشکل 

📝 أَعُوذُ : «عوذ» پناه می برم.
📝 خَنَّاسِ : «خَنَّسِ» پنهان شونده. به شیطان از این جهت«خَنَّاسِ» گفته می‌شود که پیوسته آدمی را وسوسه می‌کند. اگر انسان یاد خدا افتاد، عقب رفته و پنهان می شود و اگر از یاد خدا غافل شد، جلو می آید و وسوسه می‌کند.

📜 گام چهارم : تفهم جهت هدایتی سوره

📝 برای درک بهتر جهت هدایتی و سیاق آیات، ابتدا سوره ناس به صورت یک نمودار در شکل زیر نمایش داده شده است.

📝 با توجه به ساختار آیات سوره، تفهم جهت هدایتی سوره نیز این گونه انجام می شود :

📝 با شروع فعالیت فرهنگی و تمدن ساز رسول خدا، شیاطین جن و انس بر آن بودند تا با وسوسه، در قلب و روح مردم نفوذ کرده، آن ها را از پذیرش دعوت پیامبر اکرم منصرف سازد.

📝 و از سوی دیگر شناخت ناقص مردم نسبت به پروردگار عالم، باعث شده بود که به جای پناه بردن به خداوند، به موجوداتی از جن و انس یا اشیایی بی جان پناهنده شوند.

📝 بدین جهت، سوره با اعلام لزوم پناهندگی مردم از شر هر وسوسه گر درونی جن و انس به پروردگاری که رب، ملک و اله است، نازل شد.

📝 آغاز شدن سوره با امر «قُلْ» نشان می دهد که ابلاغ این سوره به مردم فراتر از گفتن باشد، زیرا رسول اکرم تمام سوره ها و آیات وحی شده را به مردم ابلاغ می کردند.

📝 چه با امر «قُلْ» شروع می شد، چه این گونه نبود، از این رو آمدن این امر در ابتدای برخی از آیات به این معناست که «ای رسول! نه تنها بگو و ابلاغ کن که تبیین کن».

📝 و تبیین آن با سوق دادن مردم به سوی خدا، عبادت، دعا و توسل امکان پذیر است.

📝 بیشتر آیاتی که مسائل اعتقادی را بیان می کنند با فرمان «قُلْ» آغاز می‌شوند.

📜 گام چهارم : تفهم جهت هدایتی سوره

📝 این سوره از سوره های یک جمله ای است که از فعل امر «قُلْ» و مقول قول تشکیل شده است؛ از «أَعُوذُ» شروع می شود و تا انتهای سوره ادامه دارد.

📝 وابسته های فعل «أَعُوذُ»، دو مجموعه را تشکیل می دهند.

📖 ۱. به چه کسی پناه ببریم؟ (آیات ۱تا۳)

 📝 مجموعه اول اعلام می‌کند که همه باید به پروردگاری پناه ببرند که رب، ملک و اله انسان است.

📝 «رَبِّ» مدیر مباشری است که به طور مستقیم همیشه و همه جا بر بنده نظارت دارد و اضافه شدن آن به «النَّاس»، این تفکر نادرست را از بین می برد که خدا را تنها «رَبِّ السماوات» یا «رَبِّ الارض» می دانستند و خداوند را رب همه ی مردم : «رَبِّ النَّاس» معرفی می کند و ربوبیت جامعه را علاوه بر ربوبیت آسمان و زمین، مختص خدا می داند. 

📝 در ادامه از خداوند به «مَلِکِ النَّاس» یاد می کند که توجه، بیشتر به قدرت خداست، زیرا «مَلِکِ» کسی است که با امر و نهی در توده ی مردم تصرف می‌کند.

📝 بالاتر از آن، آیه ی بعدی است که اعلام می کند آن که باید به او پناه برده شود، معبودی است که همه رو به سوی او دارند : «إلَهِ النَّاس»

📝 نتیجه آن که اوصاف سه گانه ی یاد شده برای خداوند، در طول هم قرار داشته، هر کدام نسبت به قبل از خود، سطحی بالاتر دارد.

📝 آمدن این سه وصف کنار هم بدون اینکه با حرف عطف (واو، فا و ثم) میان آن ها فاصله شده باشد، بیانگر این است که مصداق واحدی وجود دارد و به توحید در استعاذه اشاره دارد.

📝 چون سخن از شر بزرگ و خطرناکی است، بایستی به سه اسم از اسماء الله پناه برد.

📝 مضارع بودن فعل «أَعُوذُ» استمرار و مداومت در استعاذه را می رساند و قرار گرفتن آن بعد از امر «قُلْ» تاکید بر عملی بودن آن است.
.
📜 گام چهارم : تفهم جهت هدایتی سوره

📝 این سوره از سوره های یک جمله ای است که از فعل امر «قُلْ» و مقول قول تشکیل شده است؛ از «أَعُوذُ» شروع می شود و تا انتهای سوره ادامه دارد.

📝 وابسته های فعل «أَعُوذُ»، دو مجموعه را تشکیل می دهند.

📖 ۲. از چه چیزی پناه ببریم؟ (آیات ۴تا۶)

 📝 مجموعه دوم روشن می سازد که این پناهندگی، از شر  هر وسوسه گر درونی جنی و انسی است که سینه ی مردم را آماج حملات خود قرار می دهد.

📝 شر وسوسه گر پنهانی که می تواند زیر منیت انسان مخفی شود : «مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاس».

📝 "وسوس" که ریشه «الْوَسْوَاسِ» است، مانند "زلزل" بر تکرار دلالت دارد.

📝 «الْخَنَّاس» نیز وسوسه گری است که پی در پی القاء می کند؛ پنهان می شود و آشکار می گردد و سینه و قلب انسان ها را مورد وسوسه قرار می دهد : «الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاس» و موجب القاء افکار و خیال های باطل و خطرناک در انسان می‌شود. 

📝 این وسوسه کننده آن قدر پنهان است که انسان گمان می کند این خیال ها، اندیشه خودش است؛ اما در واقع این کار شیطان است که هنرمندانه به جای انسان می نشیند و چنین نشان می دهد که بر اساس منافع انسان سخن می گوید.

📝مضارع بودن فعل «یُوَسْوِسُ» مانند «أَعُوذُ» تکرار و استمرار عمل را می رساند؛ بدین معنا که شیطان هیچ گاه از وسوسه گری باز نمی ایستد، بنده نیز همیشه و در همه ی شرایط باید به پروردگار پناه برد. 

 📝 در آیه ی پایانی خبر می دهد که خطورات وسوسه گر پنهانی از جانب هر دو گروه جن و انس، جامعه را تهدید می‌کند : «مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاس» و رسول خدا که سوره خطاب به ایشان است، به عنوان رهبر جامعه ی اسلامی و به تبع ایشان مردم، برای در امان ماندن از این سرور درونی، راهی جز پناه بردن به پروردگارشان ندارند.

📜 نتیجه:

📝 این سوره که از دو مجموعه تشکیل شده است، در مجموعه ی اول اعلام می کند که همه باید به پروردگار پناه ببرند که رب، مَلِک و اله انسان است و در مجموعه ی دوم روشن می سازد که این پناهندگی، از شر هر وسوسه گر درونی جنی و انسی است که سینه ی مردم را آماج حملات خود قرار می دهد. 

📝 با توجه به این که اصل سخن و سخن اصلی در مقول قول (آنچه گفته می‌شود) است و اینکه تکرار پنج باره کلمه «النَّاس» در این بخش این حقیقت را می رساند که این شر، فقط به یک نفر سرایت نمی کند؛

📝 بلکه آن قدر خطرناک است که می تواند همه ی اجتماع را درگیر کند و باعث انحراف همه ی مردم شود، جهت هدایتی سوره، «لزوم پناه بردن همیشگی به پروردگار مردم برای حفظ اجتماع از شر دشمن درونی» می باشد.

.
🇮🇷 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم 🇮🇷

📕 تدبر سوره ی فلق 📕

📝 این سوره، صد و سیزدهمین سوره قرآن کریم می باشد. نام دیگر این سوره، «احدی المعوذتین» (یکی از دو معوذه) است، زیرا این سوره و سوره ی ناس با هم «المعوذتان» (دو معوذه) نامیده می شوند، از این رو نام هر یک از این دو سوره، «المعوذه» است.

📜 گام اول : قرائت و ترجمه سوره 

📝 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
 به نام خداوند بخشنده و مهربان

📝 قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ﴿١﴾
بگو: پناه مى ‏برم به پروردگار سپیده صبح. (۱)

📝 مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ ﴿٢﴾
از شر تمام آنچه آفریده است. (۲)

📝 وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ﴿٣﴾
و از شر هر موجود شرور هنگامى که شبانه وارد می ‏شود. (۳)

📝 وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ ﴿٤﴾
و از شر آنها که با افسون در گره‏ها می ‏دمند (و هر تصمیمى را سست مى‏کنند). (۴)

📝 وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ﴿٥﴾
و از شر هر حسودى هنگامى که حسد می ‏ورزد! (۵)

📜 گام دوم تفهم ساختار سوره 

📝 سوره مبارکه ی فلق با پنج آیه اش از یک سیاق، شامل یک فعل و دو مجموعه ی وابسته به آن تشکیل شده است.

📖 دسته اول : آیه ۱

📝 آیه اول، مجرور حرف "باء" است.

📖 دسته دوم : آیات ۲ تا ۵

📝 آیات دوم تا پنجم، مجرورهای حرف "مِنَ" اند و با حرف عطف "واو" به هم عطف شده اند.

📜 گام سوم : تفهم کلمه ها و جمله های مشکل

📝 الْفَلَقِ : در اصل به معنای شکافتن چیزی می باشد و به سپیده‌دم و طلوع صبح گفته می‌شود زیرا با طلوع صبح، تاریکی شکافته می شود.

📝 غَاسِقٍ : «غَسق» تاریکی فراگیر و به همین خاطر مصداق «غَاسِقٍ» در این آیه را شب دانسته اند در آن زمانی که به نیمه رسیده و تاریکی آن فراگیر گشته است.

📝 النَّفَّاثَاتِ : «نفث» بسیار دمنده، زنانی که به شدت در گره ها می دمند و برای مردم مشکلات به وجود می آورند.

📜 گام چهارم : تفهم جهت هدایتی سوره

📝 برای درک بهتر جهت هدایتی و سیاق آیات، ابتدا سوره فلق به صورت یک نمودار در شکل زیر نمایش داده شده است.

📝 با توجه به ساختار آیات سوره، تفهم جهت هدایتی سوره نیز این گونه انجام می شود :

📝 با توجه به اینکه از یک سو زمان زیادی از آغاز رسالت پیامبر اکرم نمی گذشت و شمار مسلمانان بسیار کم و عموما از قشر ضعیف و مستضعف بود.

📝 و از سوی دیگر مشرکان و معاندان اسلام با امکانات مادی و موقعیت اجتماعی شان که زمام امور را به دست گرفته بودند، از هیچ وسیله‌ای برای مقابله با رسول گرامی اسلام و یارانشان فروگذار نمی کردند،

📝 خداوند متعالی، سوره ی فلق را برای رهایی مردم از سروری که آنها و رهبری امت را تهدید می کرد، نازل کرد. 

📝 همانگونه که در سوره ی ناس گفته شد، آغاز شدن سوره با امر «قُلْ» نشان می دهد که ابلاغ این سوره به مردم باید فراتر از گفتن باشد، به این معنا که «ای رسول! نه تنها بگو و ابلاغ کن که تبیین کن».

📝 یعنی در برابر شروری که می خواهند مانع رسیدنتان به خدا شوند، به جای واگرایی از خداوند، به سوی او بروید و در حد توان خود استقامت و پایداری کنید.

📝 بیشتر آیاتی که مسائل اعتقادی را بیان می کنند با فرمان «قُلْ» آغاز می‌شوند.

📝 از «أَعُوذُ» تا انتهای سوره، دو مجموعه را تشکیل می دهند. 

📖 ۱. به چه کسی پناه ببریم؟ (آیه ۱)

📝 نخست اعلام می کند که انسان باید به پروردگار سپیده‌دم پناه ببرد : «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَق».

📝 از آن جا که لحظه ی سپیده‌دم، اولین لحظه ای است که نور، گریبان ظلمت را می شکافد و سر بر می آورد، در صدد رساندن این پیام است که در سیاه ترین لحظات زندگی، ناامید نباش زیرا همان پروردگار شب شکن، پروردگار شر شون نیز هست.

📝 مضارع بودن فعل«أَعُوذُ» همیشگی بودن استعاذه و پناه بردن را می رساند و قرار گرفتن آن بعد از امر «قُلْ» تاکید بر عملی آن است و به ما می فهماند که هیچ گاه از نصرت الهی ناامید نشویم البته در صورتی که در حد توان، استقامت و پایداری ورزیم.
.
📖 ۲. از چه چیزی پناه ببریم؟ (آیات ۲تا۵)

📝 در این مجموعه، انسان را به پناه بردن به خدا از چهار شر، فرمان می دهد.

📝 دو شر طبیعی مخلوقات و تاریکی شب و دو شر انسانی زنان افسونگر (گره اندازان و مشکل تراشان در جمیع امور) و انسان حسود.

📝 خداوند می تواند شرور طبیعی موجوداتی که به خودی خود شر نیستند، اما لازمه ی آنها شر است را دفع کند : «مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ».

📝 مانند برق که به خودی خود خیر است؛ اما در صورت تماس انسان با آن، برق گرفتگی به وجود می آید.

📝 از این رو نباید از «مَا خَلَقَ» چنین تصور کرد که تمام مخلوقات شرند یا شری همراه دارند، بلکه با وجود یک مصداق هم، معنا پیدا می‌ یابد.

📝 نیز باید دانست که شر، امری نسبی است و خداوند موجودی را که شر مطلق باشد، نیافریده است.

📝 همچنین خداوند بر دفع شر شب، هنگام فراگیر شدن تاریکی آن، قدرت دارد : «وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ».

📝 شر بودن شب از آن جهت است که می تواند زمینه ساز شر باشد. چنانکه در تاریکی شب، شر تبهکاران بیشتر است.

📝 «غَاسِقٍ» نامیدن شب، به جهت شدت ظلمت آن است و اشاره به زمان فراگیر شدن آن دارد و به ما می فهماند شری که در چنین شرایطی رخ مى دهد، شری است که پنهانی می آید و وقتی انسان از آن با خبر می‌شود که کارش را کرده است.

📝 در ادامه متذکر می شود که پروردگار سپیده‌دم نه تنها قادر است انسان را در برابر شرور طبیعی حفظ کند، بلکه او را از شرور انسانی نیز در امان می دارد.

📝 از گزند زنان افسونگر (ساحر)، آن هنگام که در گره ها می دمند و در کار مردم گره می افکنند : «وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَد».

📝 اینان به جای حل مشکل، بیشتر مشکل درست می کنند و به جای باز کردن گره، گره را محکمتر می کنند.

📝 و از شر انسان حسود، هنگامی که حسادتش تحریک شود و حسادت ورزد و به دیگری آسیب رساند : «وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ».

📝 انسان حسود از سیادت و آقایی دیگران رنج می برد، به همین خاطر است که به دنبال ضربه زدن به دیگران است البته ابتداء شرش دامن خودش را می گیرد.

📝 با توجه به وجود "مَا" (موصول عام) در  «مَا خَلَقَ» و نکره بودن «غَاسِقٍ» و «حَاسِدٍ» که همه نشانه های ابهام اند و نیز جمع مونث «النَّفَّاثَاتِ» که مرجع ناشناخته دارد، می توان گفت که باید از شرور طبیعی و نفسانی ناشناخته، به خداوند پناه برد.

📝 همه ی این شرور، بنده را در بر گرفته و احاطه کرده اند؛ اما از آن جا که وی خدایی دارد که شب شکن و شرشکن است، ناامید نخواهد بود.

📜 نتیجه :

📝 این سوره از سوره های یک جمله ای است که از فعل امر «قُلْ» و مقول قول تشکیل شده است و بعد از معرفی چهار شر که عبارتند از :
۱. مخلوقات
۲. تاریکی شب 
۳. زنان افسونگر (ساحر)
۴. انسان حسود 

📝 که دو تای اول، از شرور طبیعی و دوتای آخر، از شرور انسانی است، اعلام می دارد که باید به پروردگار سپیده‌دم پناه ببرید.

📝 با توجه به مطالب بیان شده و این مهم که اصل سخن در مقول قول (آنچه گفته می‌شود) است، جهت هدایتی سوره، «لزوم پناه بردن همیشگی به پروردگار سپیده‌دم از شرور بیرونی (طبیعی و نفسانی)» می باشد.


📕 تدبر سوره ی مسد 📕

📝 این سوره، صد و یازدهمین سوره قرآن کریم می باشد. نام دیگر این سوره، «ابولهب» و «تبت» می باشد.

📜 گام اول : قرائت و ترجمه سوره 

📝 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
 به نام خداوند بخشنده و مهربان

📝 تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ ﴿١﴾
بریده باد هر دو دست ابولهب (و مرگ بر او باد)! (۱)

📝 مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا کَسَبَ ﴿٢﴾
هرگز مال و ثروتش و آنچه را به دست آورد به حالش سودى نبخشید! (۲)

📝 سَیَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ ﴿٣﴾
و بزودى وارد آتشى شعله ‏ور و پرلهیب مى ‏شود. (۳)

📝 وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ ﴿٤﴾
و (نیز) همسرش، در حالى که هیزم کش (دوزخ) است، (۴)

📝 فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ ﴿٥﴾  
و در گردنش طنابى است از لیف خرما! (۵)
 
📜 گام دوم تفهم ساختار سوره 

📝 سوره مبارکه ی المسد با پنج آیه اش از یک سیاق، تشکیل شده است.

📝 چه ضمیر بارز "ه" در آیه دوم و چهارم و "هو" مستتر در «کَسَبَ» و  «سَیَصْلَى» در آیات دوم و سوم به «أَبِی لَهَبٍ» در آیه اول بازگشت دارند.

📝 مرجع ضمیر "ها" نیز به «امْرَأَتُهُ» در آیه پیش از آن است.

📜 گام سوم : تفهم کلمه ها و جمله های مشکل

📝 «تَبَّتْ» : نابود باد، بریده باد.

📝 «سَیَصْلَى» : "صلی" به زودی وارد آتش خواهد شد.

📝 «ذَاتَ لَهَب» : دارای شعله.

📜 گام چهارم : تفهم جهت هدایتی سوره

📝 برای درک بهتر جهت هدایتی و سیاق آیات، ابتدا سوره المسد به صورت یک نمودار در شکل زیر نمایش داده شده است.

📝 با توجه به ساختار آیات سوره، تفهم جهت هدایتی سوره نیز این گونه انجام می شود :

📝 دشمنان پیامبر، همچون ابولهب و همسرش، با تمام امکانات خویش و نفوذ و ثروتشان، راه اسلام را سد کرده بودند و کارشکنی ها را به اوج رسانده بودند. 

📝 در چنین فضایی، سوره مسد نازل گشت و قدرت و ثروتشان را ناکارآمد خواند و آنها را به عذاب دنیوی و اخروی، تهدید کرد.

📖 ۱. اعلام ناکارآمدی دنیوی آتش بیار زرپرست زورمدار، با وجود وحی در صحنه (آیات ۱و۲)

📝 در ابتدا سوره با بیان سرانجام دنیوی ابولهب و اعلام ناکارآمدی آتش بیار زورمدار، با وجود وحی در صحنه، آغاز شده است و این خبر مهم را می دهد که : دو دست ابولهب از کار افتاده است و هلاک گشته است : «تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَب»

📝 مراد از «یَد» دست مادی نیست بلکه ابزار اعمال قدرت است.

📝 تکرار فعل «تَب» در پایان آیه اول که فاعل آن ضمیر مستتر است که به «أَبِی لَهَبٍ» بازمی گردد.

📝 برخلاف «تَبَّتْ» که فاعل آن «یَدَا» است، ما را متوجه این مساله می کند که شخصیت، فکر و تمام وجود ابولهب از کار افتاد و توطئه های او برای خاموش نمودن نور نبوت بی نتیجه ماند.

📝 آیه دوم بیان می کند که ثروت و جاه و مقام ابولهب که دو ابزار قدرتش بودند، او را بی نیاز نساختند و از هلاکتش بی نیاز نساختند : «مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا کَسَب»

📖 ۲. اعلام هلاکت اخروی آتش بیار زرپرست زورمدار مخالف وحی (آیات ۳تا۵)

📝 در ادامه نوبت به اعلام سرانجام اخروی آتش بیار زرپرست زورمدار مخالف وحی می رسد و ورود به آتش زبانه دار، مقصد نهایی او معرفی می گردد : «سَیَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَب»

📝 که عبارت «ذَاتَ لَهَب» متناسب با کنیه او «أَبِی لَهَبٍ» آورده شده است.

📝 با توجه به این که همسر ابولهب، از مهم‌ترین حامیان او در اعمال ضد اسلام به شمار می آمد، در این تهدید ورود به آتش زبانه دار با ابولهب شریک است و هیزم کش آتش معرفی شده است : «وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ»

📝 زیرا «امْرَأَتُهُ» عطف به "هو" فاعل مستتر در «سَیَصْلَى» است.

📝 او همان کسی است که در دنیا بر سر راه پیامبر خار و خاشاک می ریخت و با افکار و حمایت های منفی، با شوهرش همراهی می کرد، پس در آخرت هیزم کش آتش همسرش بوده و در مجازات، با همسرش شریک است.

📝 همچنین این زن همان گونه که در دنیا با زر و جواهراتی که بر خود می آویخت، فخر فروشی می کرد، و از آنها برای مقابله با گسترش اسلام استفاده می کرد، در آخرت نیز بر گردنش ریسمانی از لیف خرمای خشک که طلایی رنگ است، خواهد بود که مایه ی تحقیر و زبونی بیش از پیش اوست : «فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ»
.
📜 نتیجه :

📝 این سوره در دو آیه ی نخستین با بیان فعل های ماضی، از نابودی دو دست ابولهب و خسران وی و عدم تاثیر ثروت و قدرت و جاهش در حال او در دنیا خبر می دهد.

📝 آیات ادامه ی سوره نیز با اخبار از عذاب اخروی ابولهب و عاقبت سوء همسرش، تهدید آن ها به حساب می آید.

📝 با توجه به بیان عاقبت دنیوی و اخروی ابولهب و همسرش و ناکارآمدی ابزار اعمال قدرتش، جهت هدایتی سوره «اعلام شکست دنیوی و اخروی زرپرستان زورمدار است.»

.
🇮🇷 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم 🇮🇷

📕 تدبر سوره ی نصر 📕

📝 این سوره، صد و دهمین سوره قرآن کریم می باشد.

📜 گام اول : قرائت و ترجمه سوره 

📝 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
 به نام خداوند بخشنده و مهربان

📝 إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿١﴾
هنگامى که یارى خدا و پیروزى فرارسد، (۱)

📝 وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿٢﴾
و ببینى مردم گروه گروه وارد دین خدا می ‏شوند، (۲)

📝 فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا ﴿٣﴾ 
پروردگارت را تسبیح و حمد کن و از او آمرزش بخواه که او بسیار توبه‏ پذیر است! (۳)

📜 گام دوم تفهم ساختار سوره 

📝 سوره مبارکه ی نصر از یک سیاق، تشکیل شده است. و دارای قالب شرط و جواب شرط است : آیات اول و دوم شرط اند و آیه سوم جواب شرط است. 

📜 گام سوم : تفهم کلمه ها و جمله های مشکل

📝 «سَبِّحْ» : "حرکت در مسیر حق بدون هیچ انحراف و نقطه ضعفی" است. و تسبیح در مورد خداوند یعنی تو در ذات و صفات و افعال و تمام آموزش در مسیر حق بوده و هیچ ضعف و نقص و محدودیتی درباره او وجود ندارد.

📝 «تَوَّابًا» : "توبه"، زمانی که برای انسان به کار می رود به معنای برگشت از گناه و پشیمانی از آن است و اگر در مورد خداوند به کار رود بعد از آن حرف علی می آید و به معنای بسیار توبه پذیر و بازگشت خداوند بر بندگانش با رحمت و عطوفت و بخشش است.

📜 گام چهارم : تفهم جهت هدایتی سوره

📝 برای درک بهتر جهت هدایتی و سیاق آیات، ابتدا سوره المسد به صورت یک نمودار در شکل زیر نمایش داده شده است.

📝 با توجه به ساختار آیات سوره، تفهم جهت هدایتی سوره نیز این گونه انجام می شود :

📝 سوره نصر از سوره های یک جمله ای است که از شرط و جواب شرط تشکیل شده است. 

📝 از طرف دیگر خطاب های این سوره متوجه شخص رسول الله است. و وظیفه ی رهبر جامعه را بازگو می‌کند.

📝 که باید بعد از فرارسیدن پیروزی، به منظور گرفتار نشدن در مستی پیروزی و موفقیت، خود و تمامی امت و جامعه اسلامی را به تسبیح حامدانه(از روی حمد) و استغفار سوق دهد.

📝 سوره با حرف شرط «إِذَا» آغاز شده و گویای آن است که می توان بیان یک قاعده ی کلی را در ادامه ی آیات انتظار داشت.

📝 بیان تفصیلی این قاعده ی کلی، همان مقصدی است که سوره در مقام رسیدن به آن است.

📝 خداوند در ابتدا از هنگامه ی تحقق پیروزی، بعد از یاری خدا و مغلوب شدن مشرکان مکه سخن به میان می آورد : «إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ»

📝 عطف فتح خدا بر نصر او، بیانگر این مطلب است که آن دو در عین شباهت یشان با یکدیگر متفاوتند.

📝 علاوه بر این، تقدم نصر بر فتح، گویای این نکته است که پیروزی خدا بعد از یاری او به دست می آید.

📝 البته یاری خدا نیز حاصل نمی شود مگر بعد از یاری خود مردم، چنانکه در جایی دیگر فرمود :  «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ» (۷ - محمد)

📝 نصرت و پیروزی یاد شده آن قدر با ارزش و تاثیر گذار است که باعث خواهد شد مردم گروه گروه در دین اسلام وارد شوند : «وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا»

📝 ورود مردم در دین و نه ورود دین در مردم، به این معناست که مردم نظام اسلامی را به رسمیت بشناسند اگر چه ایمان در قلب هایشان داخل نشده باشد.

📝 و بپذیرند که نظام اجتماعی آنها بر اساس دستورات و احکام اسلام باشد، محقق نمی شود مگر بعد از آنکه حکومت اسلامی راه اندازی شده باشد.

📝 چون داخل شدن مردم در یک نظام، پذیرش آن حکومت محسوب می شود و این رویداد، زمان رسول الله در جریان هجرت به مدینه محقق شده بود و بعد از فتح مکه شاهد ورود گروه گروه مردم در دین الهی بودیم. 

📝 با آمدن جواب شرط که اصل مقصدی است که سوره به دنبال آن است، وظیفه رسول خدا بعد از فرارسیدن چنین فتحی در دو امر مهم تسبیح حامدانه و استغفار خلاصه می‌شود : «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا»

📝  تسبیح حامدانه ی پروردگار به این معناست که چون خداوند پیروزی را به ارمغان آورده است، باید او را حمد و ستایش کنید، اما چون نمی توانید حق حمد او را کاملا به جای آورید، پیش از حمد او را تسبیح نمایید.

📝 نمونه این رفتار را در زمان فتح خرمشهر می توان مشاهده کرد که رهبر کبیر انقلاب فرمودند : خرمشهر را خدا آزاد کرد.

📝 نیز می توان این گونه معنا کرد که تسبیح گوی پروردگار از هر عیب و نقص و عجز، از طریق حمد باشید که اگر پیروزی به تاخیر افتاد یا یاری الهی شامل حال نشد، از ناحیه ی شماست.

📝 آمدن «فَتْحُ» بعد از امر تسبیح حامدانه، این مطلب را بیان می کند که این نصر و فتح، از جلوه های ربوبیت و مدیریت الهی است.
.
📝 وظیفه ی دوم رهبر، استغفار کردن برای طلب رحمت بیشتر و توسعه ی ظرفیت وجودی است، زیرا مغفرت به معنای طلب عفو و بخشش نیست.

📝 دلیل این مطلب این است که در آیات قرآن، مرحله ی بعد از عفو و طلب آمرزش و قبل از رحمت است و برای جلب رحمت الهی است.

📝 چنان که می فرماید : «وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا» با این بیان، این سوال را که پیامبر گناهانی انجام نداده اند تا از خدا طلب مغفرت کنند، نیز پاسخ می گوید.

📝 سوره با تاکید بر علت فرمان پیشین، پایان می پذیرد که چون پروردگار، بسیار پیگیر هدایت و رشد بندگان خود است، این فرمان را صادر کرده است : «إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا»

📝 یعنی ای پیامبر تو از خدا این طلب رحمت بیشتر و توسعه ی ظرفیت وجودی را به عنوان رهبر جامعه ی اسلامی بخواه، ما به تو بسیار لطف و عنایت داریم.

📜 نتیجه:

📝 سوره ی مبارکه نصر در فضایی نازل شد که مسلمانان توانسته بودند با تحمل سختی ها و مشکلات فراوان، مقابل دشمنان قدرتمندی همچون مشرکان قریش و یهود، دوام آوردند.

📝 و از طرفی بعد از صلح حدیبیه، امید بیشتری نسبت به فتح مکه با نصرت الهی پیدا کرده بودند و به دنبال آن، انتظار داخل شدن گروه گروه مردم در دین الهی می رفت به این جهت خداوند با خطاب قرار دادن پیامبر وظیفه ی ایشان و به تبع ایشان مومنان را در چنین شرایطی تبیین می کند که همان تسبیح حامدانه و استغفار است.

📝 با توجه به این مطلب که سوره از ساختار شرط و جواب شرط بهره جسته و از بین شرط و جواب شرط، اصل سخن در جواب شرط است و خطاب آن پیامبر اکرم است و به دنبال ورود یاد خدا در متن زندگی.

📝 جهت هدایتی سوره «یادخدا وظیفه ی پیامبر هنگام یاری و نصرت های اجتماعی الهی» است.

.
🇮🇷 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم 🇮🇷

📕 تدبر سوره ی کوثر 📕

📝 این سوره، صد و هشتمین سوره قرآن کریم می باشد.

📜 گام اول : قرائت و ترجمه سوره 

📝 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
 به نام خداوند بخشنده و مهربان

📝 إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ﴿١﴾ 
ما به تو کوثر ( خیر و برکت فراوان) عطا کردیم! (۱)

📝 فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ﴿٢﴾
پس براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى کن! (۲)

📝 إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الأبْتَرُ ﴿٣﴾
(و بدان) دشمن تو قطعا بریده‏ نسل و بی ‏عقب است! (۳)

📜 گام دوم تفهم ساختار سوره 

📝 سوره مبارکه ی کوثر سه آیه دارد و از یک سیاق، تشکیل شده است. 

📝 عطف آیه ی دوم بر آیه اول و اشتراک اسلوب بیان (آغاز آیه ی اول و سوم با «إِنَّ») و وحدت خطاب در هر سه آیه «أَعْطَیْنَاکَ»، «لِرَبِّکَ»، «شَانِئَکَ» عامل پیوستگی آیات این سوره است.

📜 گام سوم : تفهم کلمه ها و جمله های مشکل

📝 «الْکَوْثَرَ» : "کثر" زیادی و فزونی است. کلمه «کَوْثَرَ» برای مبالغه در زیادی بوده و معنای آن بسیار زیاد و فراوان مى باشد.

📝 «انْحَرْ» : "نحر" قطع کردن و بریدن گلوی حیوان است و در این سوره به معنی قربانی کردن حیوان است.

📝 «شَانِئَکَ» : "شنا"، دشمنی و کراهت از چیزی و دوری از آن است و در این سوره به معنی دشمنی است که نسبت به پیامبر غضبناک بوده و از همراهی با ایشان خودداری می کرده است.

📝 «الأبْتَرُ» : "بتر"، قطع و بریده شدن و عدم تکمیل چیزی است و در این سوره منظور از «الأبْتَرُ» کسی است نسل او بریده و قطع گردد.

📜 گام چهارم : تفهم جهت هدایتی سوره

📝 برای درک بهتر جهت هدایتی و سیاق آیات، ابتدا سوره الکوثر به صورت یک نمودار در شکل زیر نمایش داده شده است.

📝 با توجه به ساختار آیات سوره، تفهم جهت هدایتی سوره نیز این گونه انجام می شود :

📝 بعد از گذشت چند سال از بعثت پیامبر خاتم و اینکه ایشان فرزند و پسری نداشتند، دشمنان بر اساس باور نادرست خود که فرزند پسر وارث و ادامه دهنده راه پدر است، در نهایت بی شرمی، ایشان را ابتر به معنی مقطوع النسل می خواندند و قلب رسول مهربانی ها را آزرده بودند.

📝 در چنین شرایطی سوره کوثر با محوریت امتنان خداوند بر پیامبر و دادن روحیه به ایشان نازل شد و از دو جهت به ایشان عنایت خاص دارد؛

📝 یکی اعطای کوثر به ایشان و دیگری ابتر شدن طعنه زن به ایشان.

📖 ۱. به پا داشتن نماز خالصانه و قربانی کردن برای پروردگار، به شکرانه ی اعطای کوثر (آیات ۱و۲)

📝 سوره با "إِنَّا" شروع شده و بر نفی فضای انکار و تردید نسبت به استمرار دین پیامبر به دلیل نداشتن فرزند پسر تاکید می کند و می فرماید : همانا ما به تو خیر فراوان دادیم و با اعطای آن نسل تو را استمرار و دین الهی را تداوم بخشیدیم. «إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ»

📝 تکرار ضمیر "نا" در  «إِنَّا» و «أَعْطَیْنَاکَ»، اولا عظمت اعطا کننده را نشان می دهد و ثانیا مشارکت فرشتگان را در رسیدن این خیر کثیر به رسول الله می فهماند؛ به این معنا که نظام اجرای الهی و فرشتگان، مجرای این امر الهی بوده اند.

📝 هرچند "اعطا" و "ایتا" هر دو به معنای دادن اند. اما "اعطا" بیشتر به بخشش های خاص گفته می‌شود و "ایتا" هر دادنی را شامل می‌شود؛

📝 حتی امانت دادن را، آمدن ضمیر خطاب "ک" در «أَعْطَیْنَاکَ» به ما می فهماند که این بخشش اختصاصی، ویژه ی رسول خدا است.

📝 «الْکَوْثَرَ» از ریشه "کثر" به معنای کثرت است و برای کثرت واقعی به کار برده می‌شود و در مقابل "تکاثر" که شامل کثرت ادعایی است؛ همانند "تعارض" که به معنای خود را به مریضی زدن است.

📝 ضمن اینکه وزن "فوعل" که از اوزان مبالغه است نیز مبالغه را در کثرت می رساند، از این رو «الْکَوْثَرَ» به خیر کثیر اشاره دارد.

📝 آیه دوم با "فاء" نتیجه آغاز  گردیده و از پیغمبر خواسته است تا در مقابل امتنان اعطای کوثر، نماز به پا دارند :  «فَصَلِّ»

📝 آمدن «لِرَبِّکَ» بعد از «فَصَلِّ» گویای این مطلب است که این نماز باید خالصانه و در اوج توجه به پروردگار باشد و این از آمدن حرف "لام" به دست می آید که برای اختصاص می آید.

📝 دلیل دیگر آنکه، وقتی پیامبر خدا به نماز امر می شوند به طور حتم برای پروردگار است.

📝 پس همراه شدن فرمان نماز با «لِرَبِّکَ» تاکید این است که نماز باید به شکرانه ی ربوبیت و مدیریت الهی برپا داشته شود.

📝 دومین وظیفه ی پیامبر بعد از اعطای کوثر، قربانی کردن شتر است : «وَانْحَرْ» 

📝 که با توجه به وظیفه ی قبل که با قید «لِرَبِّکَ» همراه بود، در نگاه مقایسه ای، این وظیفه نیز همانند وظیفه ی قبلی، بایستی برای پروردگار باشد.

📝 نتیجه آن که پیامبر باید در ازای لطف بزرگ خدا به ایشان، شکر بزرگی را نیز به جای آورند که هم معنوی و هم مادی است و هر دو، وسیله ی تقرب بیشتر ایشان به خدایند.
.
📖 ۲. ابتر شدن طعنه زن به ایشان (آیه ۳)

📝 آیه سوم و پایانی نیز با «إِنَّ» آغاز شده و بر حقیقتی خدشه ناپذیر تاکید می کند که ای رسول ما طعنه زن تو، بدون دنباله و مقطوع النسل است : «إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الأبْتَر»

📝 ضمیر فصل هو که برای تاکید و حصر می آید، ابتر بودن را به طعنه زن پیامبر منحصر می داند، در حالی که او رسول الله را ابتر می دانست.

📝 از مقایسه آیه اول و سوم بدست می آید که چون «الْکَوْثَرَ» در مقابل  «الأبْتَر» است، مراد از آن خیر کثیر، تداوم و کثرت نسل پیامبر است که با وجود صدیقه کبری حضرت فاطمه الزهرا علیها السلام محقق گردید،از این رو «الْکَوْثَرَ» فاطمه است.

📝 بشارتی که در این سوره با عنوان کوثر به رسول الله داده شده، از یک سو ضربه ای بر امید دشمنان اسلام بود که هرگز برنامه ی اسلام و قرآن قطع نخواهد شد و از سوی دیگر، تسلای خاطرخاطر پیامبر بعد از شنیدن لقب زشت ابتر.

📝 کوثر بودن فاطمه الزهرا با توجه به ماضی بودن «أَعْطَیْنَاکَ» و ابتر نامیدن پیامبر به جهت نداشتن فرزند پسر، نتیجه می دهد که این سوره باید پس از ولادت حضرت فاطمه نازل شده باشد.

📝 آخر آن که واژه های این سوره، مخصوص همین سوره اند و مثل  «أَعْطَیْنَاکَ»، «الْکَوْثَرَ»، «فَصَلِّ لِرَبِّکَ» «انْحَر»، «شَانِئَک» و «الأبْتَر» در جای دیگری از قرآن نیامده اند و این به صورتی زیبا، سوره را ویژه می سازد.

📜 نتیجه :

📝 عنایت خاص سوره به پیامبر از دو جهت  است : یکی اعطای کوثر به ایشان که به شکرانه ی آن، به برپایی نماز و قربانی کردن به موظف شده اند و دیگری ابتر شدن طعنه زن به ایشان.

📝 با توجه به وجود ان در ابتدای آیات اول و سوم که فضای تردید موجود در آن زمان را از بین می برد و جمع محتوای این دو آیه، جهت هدایتی سوره «امتنان بر رسول اکرم با اعطای کوثر و ابتر شدن طعنه زن به ایشان» است.
.
🇮🇷 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم 🇮🇷

📕 تدبر سوره ی ماعون 📕

📝 این سوره، صد و هفتمین سوره قرآن کریم می باشد.

📝 نام های دیگر این سوره  «دین» «تکذیب» می باشد.

📜 گام اول : قرائت و ترجمه سوره 

📝 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
 به نام خداوند بخشنده و مهربان

📝 أَرَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ ﴿١﴾
آیا کسى که روز جزا را پیوسته انکار می ‏کند دیدى؟ (۱)

📝 فَذَلِکَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ ﴿٢﴾
او همان کسى است که یتیم را با خشونت می ‏راند، (۲)

📝 وَلا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ ﴿٣﴾
و (دیگران را) به اطعام مسکین تشویق نمی ‏کند! (۳)

📝 فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ ﴿٤﴾
پس واى بر نمازگزارانى که... (۴)

📝 الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ سَاهُونَ ﴿٥﴾
در نماز خود سهل ‏انگارى می ‏کنند، (۵)

📝 الَّذِینَ هُمْ یُرَاءُونَ ﴿٦﴾
همان کسانى که ریا می ‏کنند، (۶)

📝 وَیَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ ﴿٧﴾
و دیگران را از وسایل ضرورى زندگى منع می ‏نمایند! (۷)

📜 گام دوم تفهم ساختار سوره 

📝 سوره مبارکه ی ماعون از یک سیاق تشکیل شده است و هفت آیه آن در دو دسته  جای می گیرند.

📖 دسته اول : (آیات ۱ تا ۳)

📝 آیات دو و سه توضیح آیه اول بوده و آیه دوم به اسم اشاره "ذَلِکَ" و آیه سوم به وسیله حرف عطف با هم مرتبط اند.

📖 دسته دوم (آیات ۴ تا ۷)

📝 آیه چهارم با حرف عطف "فاء"  «فَوَیْلٌ» با آیات دسته قبلی در ارتباط است.

📝 و موصول «الَّذِینَ» در ابتدای آیات پنجم و ششم به «الْمُصَلِّینَ» در آیه چهارم بازگشت دارد.

📝 آیه هفتم نیز با "واو" «وَیَمْنَعُونَ» به «یُرَاءُونَ» در آیه ششم عطف شده است.

📜 گام سوم : تفهم کلمه ها و جمله های مشکل

📝 «یَدُعُّ» : "دُعُّ" به خشونت می راند.
📝 «یَحُضُّ» : "حُضُّ" تشویق و ترغیب می کند.
📝 «الْمَاعُونَ» : "معن"، در اصل به معنای ملایمت و معتدل بودن در هر کاری می باشد. و در این سوره به معنای اسباب و وسایل خانه و زندگی است که در نهایت اعتدال و معمولی بودن است، نه وسایل با ارزش و گرانبها.

📜 گام چهارم : تفهم جهت هدایتی سوره

📝 برای درک بهتر جهت هدایتی و سیاق آیات، ابتدا سوره الماعون به صورت یک نمودار در شکل زیر نمایش داده شده است.

📝  با گذشت زمان و افزایش تعداد مسلمانان و احترام و عزت اسلام، شرایط جدیدی به وجود آمد که به نوبه خود آفاتی نیز همراه داشت.

📝 از جمله اینکه عده ای تصور می کردند که با گفتن شهادتین و تظاهر به شعائر اسلامی،ایمانشان حفظ می‌شود و در دنیا و آخرت سعادتمند خواهند بود.

📝 اما مسلمانان برای احراز کامل مسلمانی، باید اموری را رعایت می کردند.

📝 در چنین فضایی سوره ی ماعون نازل شد و نشانه های عینی و عملی تکذیب کنندگان دین را ضمن تهدید آن ها برشمرد تا مسلمانان از آن صفات دوری کنند.

📝 لذا تدبر سوره را با دو دسته از آیات، پی می گیریم.

📖 ۱. بیان نشانه های عینی و خارجی تکذیب دین (آیات ۱تا۳)

📝 این سوره در پی آن است که نشانه های عینی و عملی مکذبان دین را بیان دارد،

📝 از این رو در آیه ی نخست، مخاطب ساختن رسول خدا از ایشان درباره کسی سوال می کند که پیوسته دین را تکذیب می کند : «أَرَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّین»

📝 مخاطب قرار دادن شخص رسول الله بدان جهت نیست که سوره تنها برای ایشان نازل شده است.

📝 بلکه برای این است که ایشان تنها شنونده وحی بودند پس روشن است که عموم شنوندگان سوره، مخاطب سوره اند.

📝 آیه ی دوم با حرف "فاء" آغاز شده است و در مقام معرفی تکذیب کننده دین در آیه ی اول با نشانه های عینی و خارجی تکذیب دین است که راندن یتیم با شدت و ستم از مهم ترین آنهاست : «فَذَلِکَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ»

📝 در واقع آیه گویای آن است که فرد مکذب از لحاظ عاطفی، خودش را با جامعه ی مسلمانان درگیر نمی کند.

📝 دومین نشانه ی مکذب دین، عدم تشویق خود و دیگران به دادن غذای بینوایان است : «وَلا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ» 

📝 چنین فردی آن چنان به نیازهای مادی مسلمانان بی توجه است که نه تنها خودش غذای مسکین را نمی دهد، بلکه توانمندان یاری رسان به مساکین را نیز به کمک تشویق نمی کند.

📝 اینکه آیه از تشویق بر غذای مسکین : «طَعَامِ الْمِسْکِینِ » سخن می گوید نشان دهنده ی آن است که این غذا حق مسکین و طعام اوست و فقط خداوند روزی او را در رزق دیگران قرار داده است.
.
📝  با گذشت زمان و افزایش تعداد مسلمانان و احترام و عزت اسلام، شرایط جدیدی به وجود آمد که به نوبه خود آفاتی نیز همراه داشت.

📝 از جمله اینکه عده ای تصور می کردند که با گفتن شهادتین و تظاهر به شعائر اسلامی،ایمانشان حفظ می‌شود و در دنیا و آخرت سعادتمند خواهند بود.

📝 اما مسلمانان برای احراز کامل مسلمانی، باید اموری را رعایت می کردند.

📝 در چنین فضایی سوره ی ماعون نازل شد و نشانه های عینی و عملی تکذیب کنندگان دین را ضمن تهدید آن ها برشمرد تا مسلمانان از آن صفات دوری کنند.

📝 تدبر سوره را با دو دسته از آیات، پی می گیریم.

📖 ۲. بیان ویژگی های مکذبان عملی دین و وعید آنان به ویل (آیات ۴تا۷)

📝 آیه ی چهارم آغاز مطلب جدیدی است و حرف "فاء" در آغاز آن، خبر از ارتباط این دسته با دسته ی اول می دهد. 

📝 سخن با تهدید نمازگزاران آغاز شده است که نشان از این دارد که روی سخن، مکذبان علمی دین هستند : «فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّین»

📝 یعنی "ویل" و در گرفتاری افتادن چه در دنیا و چه در آخرت برای نمازگزارانی است که منافقانه، در زبان دین را پذیرفته اند و نماز می خوانند اما در رفتار خود، همانند مکذبان عمل می کنند.

📝 با توجه به آیه ی بعد، نخستین نشانه ی آنها، عدم ارتباط صحیح با پروردگار، یعنی سهل انگاری در اصل فریضه نماز است : «الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ سَاهُون»

📝 و از این باکی ندارند که فریضه ی نماز را انجام ندهند یا به تاخیر اندازند.

📝 نشانه ی بعدی این گروه، در عدم تعامل صحیح با جامعه ی اسلامی روشن می شود، زیرا این مکذبان عملی دین، علاوه بر بی تفاوتی در انجام فریضه ی نماز، در مواقعی نیز که به آن مبادرت می کنند، اهل ریا بوده و عبادت هایشان را تنها، پیش چشم مردم انجام می دهند : «الَّذِینَ هُمْ یُرَاءُون»

📝 و از سوی دیگر همین گروه، چیزهایی اندک در حد وسایل زندگی را از مسلمانان دریغ می کنند : «وَیَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ»

📝 یعنی همانطور که به خدا به دروغ می گویند ایمان آوردیم ولی عملا بی اعتنا هستند، به مردم نیز در ظاهر به دروغ اظهار ایمان می کنند ولی در نتیجه و عمل، هیچ تعلق اجتماعی و تعاون احساس نمی کنند.

📝 فعل های مضارع  «یُکَذِّبُ»، «یَدُعُّ»، «لا یَحُضُّ»، «یُرَاءُونَ» و «یَمْنَعُونَ»، بر دوام و استمرار کارهای ذکر شده دلالت دارند.

📝 چنان که کاربرد «لِلْمُصَلِّینَ» و «سَاهُونَ» به صورت اسم فاعل نیز به معنای جریان و تداوم آنهاست که با فعل مضارع متناسب اند.

📝 لذا تکذیب عملی دین، نتیجه ی استمرار این کارهاست؛ نه انجام موردی آنها.

📝 نیز از آنجا که ضمایر و شناسه های مفرد، در آیات اول تا سوم : «الَّذِی»، «یُکَذِّبُ»، «فَذَلِکَ»، «یَدُعُّ» و «وَلا یَحُضُّ»، در آیات چهارم تا آخر سوره، تبدیل به جمع شده اند : «لِلْمُصَلِّینَ»، «الَّذِینَ»، «هُمْ»، «یُرَاءُونَ» و «یَمْنَعُونَ»، باید گفت که آنچه در نهایت به تکذیب دین می انجامد، توسط یک جریان تحقق پیدا می‌کند و این جریان منفقانی اند که از آیه ی چهارم به بعد، اوصاف آنها ذکر شده است.

📝 این مطلب را باید در نظر داشت که چون دین اسلام، دینی اجتماعی است، جریان های منحرف در آسیب رساندن به آن موفق ترند، لذا رهبران فرهنگی جامعه باید در پی اصلاح اجتماع مسلمانان باشند.

📜 نتیجه

📝 در این سوره خداوند متعالی ابتدا نشانه های عینی و خارجی تکذیب دین را در قالب اعمالی چون : راندن یتیم با شدت و ستم و تشویق نکردن به طعام مساکین مطرح می‌کند و در ادامه به تهدید افرادی می پردازد که منافقانه در زبان دین را پذیرفته اما در رفتار خود، همانند مکذبان عمل می کنند، رفتارهایی همچون سهل انگاری در اصل نماز و ریاکاری در انجام این فریضه ی الهی و دریغ کردن اموال خویش در رفع نیاز دیگران.

📝 با توجه به تهدید و وعیدی که به دنبال بیان نشانه های عینی و عملی مکذبان دین آمده است، جهت هدایتی سوره : «بیان نشانه های عینی و عملی مکذبان دین و وعید آنان به ویل» است.
.
🇮🇷 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم 🇮🇷

📕 تدبر سوره ی فیل 📕

📝 این سوره، صد و پنجمین سوره قرآن کریم می باشد.

📜 گام اول : قرائت و ترجمه سوره 

📝 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
 به نام خداوند بخشنده و مهربان

📝 أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ ﴿١﴾
آیا ندیدى پروردگارت با فیل سواران ( لشکر ابرهه که براى نابودى کعبه آمده بودند) چه کرد؟! (۱)

📝 أَلَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فِی تَضْلِیلٍ ﴿٢﴾
آیا نقشه آنها را در ضلالت و تباهى قرار نداد؟! (۲)

📝 وَأَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْرًا أَبَابِیلَ ﴿٣﴾
و بر سر آنها پرندگانى را گروه گروه فرستاد، (۳)

📝 تَرْمِیهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّیلٍ ﴿٤﴾
که با سنگهاى کوچکى آنان را هدف قرارمی ‏دادند؛ (۴)

📝 فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُولٍ ﴿٥﴾
سرانجام آنها را همچون کاه خورده ‏شده (و متلاشى) قرار داد! (۵)

📜 گام دوم تفهم ساختار سوره 

📝 سوره مبارکه ی فیل از یک سیاق تشکیل شده است و پنج آیه آن در دو دسته  جای می گیرند.

📖 دسته اول : (آیه ۱)

📝 آیه یک، اجمال چیزی است که در ادامه سوره آمده است.  

📖 دسته دوم (آیات ۲ تا ۵)

📝 آیات دو تا پنج تفصیل آیه اولند. و ضمیر "هم" در آنها : «کَیْدَهُمْ»، «عَلَیْهِمْ»، «تَرْمِیهِمْ»، «فَجَعَلَهُمْ» به «أَصْحَابِ الْفِیلِ» در آیه اول بازگشت دارد.

📜 گام سوم : تفهم کلمه ها و جمله های مشکل

📝 «أَبَابِیلَ» : "ابل" دسته های متفرقه پرندگان 
📝 «سِجِّیلٍ» : "سجل" گل  سفت شده 
📝 «کَعَصْفٍ مَأْکُول» : کاهی است که توسط حیوان جویده شده است.

📜 گام چهارم : تفهم جهت هدایتی سوره

📝 برای درک بهتر جهت هدایتی و سیاق آیات، ابتدا سوره الفیل به صورت یک نمودار در شکل زیر نمایش داده شده است.

📝 دشمنان اسلام و قرآن، همچون ابرقدرت های غیر قابل شکست، در برابر اسلام صف آرایی کرده بودند و جز به نابودی آن راضی نمی شدند.

📝 خداوند با اشاره به واقعه ی تاریخی سپاه ابرهه، فعل الهی را در بر هم شکستن آنها، یادآور می‌شود. 

📝 ابتدا در آیه ی نخست با مخاطب ساختن پیامبر، به اجمال این مطلب مهم را یادآوری می کند که آیا نظر نکرده ای که پروردگارت با همراهان فیل چه کرد :  «أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیل»

📝 از آن جا که حضرت رسول در سال وقوع آن حادثه به تازگی متولد شده بودند و امکان رویت آن برای ایشان نبود، منظور از  «أَلَمْ تَرَ»، مشاهده ی آثار و بقایای آن واقعه است.

📝 مطلب دیگر آن که خداوند با این آیه به تقویت و حفظ رسول خدا مقابل ابرقدرت ها می پردازد.

📝 یعنی همانگونه که پروردگارت خانه ی کعبه را از شر اصحاب فیل مصون داشت، تو را نیز از هرگونه تهدید و تروری حفظ می کند.

📖 ۱. بیان اجمالی فعل خداوند با اصحاب فیل (آیه ۱)

📝 «اصحاب» جمع «صاحب» به معنای یار و همراه است، از این رو تعبیر «أَصْحَابِ الْفِیل» این مطلب را گوشزد می کند که مهاجمان، به تنهایی قدرت نداشتند و تنها از آن جهت که در کنار و همراه فیل قرار گرفته بودند، احساس افتخار و قدرت می کردند.

📖 ۲. بیان تفصیلی فعل خداوند با اصحاب فیل (آیات ۲تا۵)

📝 اولین سخن در تفصیل واقعه ی اصحاب فیل، خبر دادن از بی نتیجه ماندن نیرنگ آن ها در این توطئه است :  «أَلَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فِی تَضْلِیل»

📝 از استفهام تقریری «أَلَمْ یَجْعَلْ» همانند «أَلَمْ تَرَ» این فهمیده می شود که سر در گمی و تباه شدن کید اصحاب فیل و نابودی آنان قطعی و مورد اقرار و تایید بوده است.

📝 در ادامه اشاره می کند به اینکه لشکریان الهی در نبرد با اصحاب فیل، پرندگانی بودند که خداوند آن ها را گروه گروه بر سر آن سپاه فرستاد : «وَأَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْرًا أَبَابِیل»

📝 «أَبَابِیلَ»، نحوه ی ارسال پرندگان را توصیف می کند و به معنای جمعی و گروهی و فوج فوج است و نمی تواند نام آن پرندگان باشد، زیرا در صورت نام بودن، معرفه بوده و نمی تواند وصف برای «طَیْرًا» که نکره است، باشد.

📝 همچنین «عَلَیْهِمْ»، تسلط جنود الهی بر سپاه فیل را می فهماند و نکره بودن «طَیْرًا»، نیز نشانه ی تصغیر و برای کوچک نشان دادن پرندگان است.

📝 اسلحه ی این پرندگان، سنگ هایی کوچک از جنس گل (کلوخ) بود که بر سر همراهان فیل، می افکندند : «تَرْمِیهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّیل»

📝 کوچک بودن سنگ ها، از نکره آمدن «حِجَارَةٍ» و شیوه ی بحث آیات، مشخص می‌شود. 

📝 سخن پایانی سوره، صحنه ی نابودی اصحاب فیل را نمایان می سازد.

📝 بدین گونه که در برخورد کلوخ ها با اصحاب فیل، آن ها همچون برگ جویده شده، می گردیدند : «فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُول»
.
📝 آخر آن که این واقعه به نحوی اعجاز انگیز اتفاق افتاده که مورد باور همگان بود و سمبلی برای به تصویر کشیدن این سنت است که خدای متعالی از دین خود، در برابر دشمنان محافظت می کند و هیچ کس با هیچ قدرتی توان مقابله با او را ندارد.

📜 نتیجه

📝 سوره ی مبارکه ی فیل با اشاره به واقعه ی تاریخی نابودی سپاه ابرهه با قدرت الهی و ناکامیشان در تخریب کعبه، فضای تضعیف حق مداران و تقویت باطل گرایان را در هم شکسته و به رسول اکرم و طرفداران جبهه ی حق که توان ظاهری مقابله با دشمنان ابرقدرتشان را نداشتند، روحیه و امیدواری می دهد.

📝 با توجه به بیان اجمال و تفصیل واقعه ی اصحاب فیل و در هم شکسته شدن آنها با فعل الهی به جهت تقویت و حفظ رسول اکرم و امیدوار کردن ایشان برای به ثمر رساندن هدف، جهت هدایتی سوره، «قدرت نمایی خداوند در شکست ابر قدرت ها برای تقویت و حفظ رسول الله» است.



🇮🇷 بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم 🇮🇷

📕 تدبر سوره ی قریش 📕

📝 این سوره، صد و ششمین سوره قرآن کریم می باشد.


📜 گام اول : قرائت و ترجمه سوره

📝 بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
 به نام خداوند بخشنده و مهربان

📝 لإیلافِ قُرَیْشٍ ﴿١﴾
(کیفر لشکر فیل‏ سواران) بخاطر این بود که قریش (به این سرزمین مقدس) الفت گیرند (و زمینه ظهور پیامبر فراهم شود)! (۱)

📝 إیلافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّیْفِ ﴿٢﴾
الفت آنها در سفرهاى زمستانه و تابستانه (و بخاطر این الفت به آن بازگردند)! (۲)

📝 فلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ ﴿٣﴾
پس (بشکرانه این نعمت بزرگ) باید پروردگار این خانه را عبادت کنند، (۳)

📝 الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ ﴿٤﴾
همان کس که آنها را از گرسنگى نجات داد و از ترس و ناامنى ایمن ساخت. (۴)

📜 گام دوم تفهم ساختار سوره

📝 سوره مبارکه ی قریش از یک سیاق تشکیل شده است و چهار آیه آن در دو دسته  قرار می گیرند.

📖 دسته اول : (آیات ۱و۲)

📝 آیات یک و دو که در هر دو، واژه «ایلاف» تکرار شده است. 

📖 دسته دوم (آیات ۳و۴)

📝 آیات سه و چهارند. آیات این دسته با حرف عطف "فاء" در «فَلْیَعْبُدُوا» با آیات دسته اول در ارتباط اند. آیه چهارم، توصیف «رَبَّ» در آیه سوم است.

📜 گام سوم : تفهم کلمه ها و جمله های مشکل

📝 «إِیلافْ» : "اءلف" جمع کردن و الفت دادن.

📜 گام چهارم : تفهم جهت هدایتی سوره

📝 با توجه به ساختار آیات سوره، تفهم جهت هدایتی سوره نیز این گونه انجام می شود :

📝 در زمان بعثت رسول اکرم قریشیان ساکنان اصلی سرزمین مکه به شمار می آمدند.

📝 مکه نه برای کشاورزی مساعد بود و نه برای دامداری.

📝 خداوند متعال به قریشیان نعمت های اجتماعی همچون الفت و صمیمیت درون قبیله ای و الفت با قبایل دیگر و نعمت عزت و شرف به سبب وجود خانه ی خدا و نعمت اقتصادی و نعمت امنیت، عطا فرموده بود.

📝 ولی آنها به جای عبادت خداوند متعالی، به عبادت بت ها روی آورده و ناسپاسی را به جایی رساندند که خانه ی کعبه که قداست داشت و مایه ی عزت قریش شده بود را به بت خانه تبدیل کردند.

📝  در چنین فضایی سوره ی قریش با یادآوری نعمت های ویژه ای که به قریشیان داده شده بود، نازل شد و آنها را به شکرگزاری و عبادت پروردگار خانه ی کعبه، امر کرد.

📝 سوره به منظور دعوت به توحید در عبودیت اجتماعی پروردگار به دنبال ربوبیتش و اعطای نعمت های اجتماعی، اینگونه آغاز می شود :

📖 ۱. نعمت وحدت و صمیمیت (آیات ۱و۲)

📝 همه ی آیات این سوره، از نظر معنایی به هم پیوسته اند.

📝 آیه نخست، جار و مجرور است : «لإیلافِ قُرَیْش» و چون جار و مجرور معنای کاملی ندارد، برای انس و الفت قریش، نیازمند متعلق است که با آن معنایش کامل می گردد و آن متعلق را باید در خود سوره جستجو کرد.

📝 با نگاه سیاقی و مقایسه ای به سوره، مشخص می‌شود که با فعل امر «فَلْیَعْبُدُوا» در آیه ی سوم، معنا کامل می‌شود.

📝 قوم قریش به خاطر انس و الفتی که پروردگار در میانشان به وجود آورده است، باید او را عبادت کنند.

 📝 تکرار واژه ی  «إیلافِ» در «إِیلافِهِمْ»، از یک سو نشان دهنده ی کثرت الفت است و از سوی دیگر، بیانگر این مطلب است که محتوای آیه ی دوم با آیه ی اول، متفاوت است.

📝 زیرا این آیه بیانگر الفت بیرونی قریش یعنی صمیمیت آنان با دیگر قبایل، در کوچ های زمستانی و تابستانی است :  «إِیلافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّیْف»

📝 و آیه ی اول به صمیمیت درون قبیله ای ایشان اشاره دارد.

📖 ۲. نعمت عزت و شرف، نعمت اقتصادی، نعمت امنیت (آیات ۳و۴)

📝 عقل سلیم و فطرت انسانی حکم می کرد که قریشیان به پاس این همه ناز و نعمت که به برکت خانه ی کعبه نصیبشان شده بود، لحظه ای از عبادت منعم خویش فروگذار نکند.

📝 لذا خداوند در آیه ی سوم، به قریش امر می کند که به خاطر نعمت الفت درون قبیله ای و ب
یرونی و نیز نعمت عزت و شرف که به سبب وجود خانه ی کعبه، به قریشیان هدیه شده بود، پروردگار خویش را عبادت کنند : «فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ»

📝 آیه ی پایانی از یک سو،  «رَبَّ» در آیه ی سوم را توصیف می کند و از سوی دیگر دو نعمت دیگری را که پروردگار خانه ی کعبه، به قریش ارزانی داشته است را یادآور می شود.

📝 یکی نعمت غذا و نجات از گرسنگی : «الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ» و دیگری نعمت امنیت از هرچه موجب ترس است : «وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْف»

📝 تعبیر «مِنْ جُوعٍ» و «مِنْ خَوْف» بیان می کنند که موقعیتی فراگیر از گرسنگی و ناامنی در آن زمان و مکان وجود داشته است.

📝 که پروردگار با منت نهادن بر آنان، در شرایط گرسنگی آنان را سیر و در فضای ناامنی آنان را امنیت بخشید.

📜 نتیجه

📝 خداوند متعال با نزول این سوره نعمت های ویژه ای را که به قوم قریش داده شده بود به آنها یادآوری می‌کند.

📝 نعمت انس و الفت درون قبیله ای قریش، نعمت انس و الفت آن ها با قبایل دیگر، نعمت عزت و شرف، نعمت اقتصادی و نجات از گرسنگی، نعمت امنیت.

📝 نعمت های یاد شده همه موهباتی اجتماعی اند تا در مقابل آنها قریش از خواب غفلت بیدار شوند و به جهت شکرگزاری، پروردگار خانه ی کعبه را عبادت کنند که همه ی این نعمت ها را از او دارند.

📝 با توجه به اینکه با آیه ی سوم، معنای آیه ی نخست تکمیل گردید و آیه ی چهارم، وصف «رب» در این آیه است، آیه ی سوم از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

📝 لذا جهت هدایتی سوره «دعوت به عبادت جمعی پروردگار به جهت شکرگزاری نعمت های اجتماعی» است.

.
🇮🇷 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم 🇮🇷

🔏 تدبر در قرآن 🔏
@pshrmq

📕 تدبر سوره ی عصر 📕

📝 این سوره، صد و سومین سوره قرآن کریم می باشد.

📜 گام اول : قرائت و ترجمه سوره 

📝 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
 به نام خداوند بخشنده و مهربان

📝 وَالْعَصْرِ ﴿١﴾ 
به عصر سوگند، (۱)

📝 إِنَّ الإنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿٢﴾
که انسانها همه در زیانند. (۲)

📝 إِلا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿٣﴾
مگر کسانى که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند، و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایى و استقامت توصیه نموده ‏اند! (۳)

📜 گام دوم تفهم ساختار سوره 

📝 هر سه آیه سوره مبارکه ی العصر یک سیاق تشکیل می دهند.

📝 آیه ی اول قسم است و آیه دوم جواب قسم و آیه ی سوم، استثنایی از حکم آیه ی قبلی است.

📜 گام سوم : تفهم کلمه ها و جمله های مشکل

📝 «خُسْرٍ» : زیان کردن.

📜 گام چهارم : تفهم جهت هدایتی سوره

📝 برای درک بهتر جهت هدایتی و سیاق آیات، ابتدا سوره العصر به صورت یک نمودار در شکل زیر نمایش داده شده است.

📝 با توجه به ساختار آیات سوره عصر، جهت هدایتی سوره نیز این گونه انجام می شود :

📝 در جهان بینی اسلامی، دنیا به مثابه ی بازاری است که در آن، توشه ی آخرت تجارت می‌شود و سرمایه ی انسان در این تجارت خانه، عمر اوست که لحظه به لحظه و با گذشت زمان، از آن کاسته می‌شود. 

📝 و هرکس ایمان آورد و عمل صالح بیشتری انجام دهد در این تجارت موفق تر است.

📝 خداوند متعال در این سوره، ضمن اعلام خسران انسان در گذر زمان، راه نجات از خسران را نیز بیان می فرماید.

📖 ۱. اعلام خسران حتمی انسان، به اقتضای گذر زمان (آیات ۱و ۲)

سوره با سوگند به عصر، زمانی که روز رو به پایان است، آغاز شده است : «وَالْعَصْرِ»

📝 در جواب قسم که اصل سخن نیز محسوب می‌شود، حقیقت مهم خسران و زیان انسان ها با تاکید هرچه بیشتر بیان شده است : «إِنَّ الإنْسَانَ لَفِی خُسْر»

📝 وجود "ال" در «الإنْسَانَ» گویای این است که این خسران (باختن اصل سرمایه)، شامل حال همه است و هیچ انسانی از آن، راه گریزی ندارد.

📝 این نکته با شش تاکید همراه گردیده است :

۱. آمدن قسم که برای تاکید است : «وَالْعَصْرِ»
۲. وجود حرف «إِنَّ»
۳. اضافه شدن لام تاکید بر سر خبر : «لَفِی خُسْر»
۴. آمدن "فی" در «لَفِی خُسْر»، حالت غرق بودن در خسران را می رساند. 
۵. آمدن تنوین تنکیر در «خُسْر» برای نشان دادن بزرگی و خطرناک بودن خسران است.
۶. اسمیه بودن جمله ی «إِنَّ الإنْسَانَ لَفِی خُسْر»، نسبت به جمله ی فعلیه از تاکید بیشتری برخوردار است.

📝 این همه تاکید برای پاسخ به تردیدهایی است که در آن زمان وجود داشته است. 

📝 اینکه خسرانی در میان نیست و بدون ایمان و عمل صالح، هیچ مشکلی برای زندگی ابدی انسان به وجود نمی آید.

📝 در تبیین ارتباط قسم و جواب قسم باید گفت همانگونه که عصر، زمان رو به پایان روز را به ما اعلام می کند، هشدار می دهد که از عمرت ای انسان کاسته شد.

📝 مواظب باش به غفلت نگذرانی، فرصت ها از دست می رود.

📝 چطور یخ فروشی که یخ هایش آب شده و آن ها را نفروخته است، می گوید سرمایه ام را از دست دادم، عمر انسان هم که سرمایه ی اوست، همین گونه از آن کاسته می‌شود. 

📝 اگر آن را در غیر مسیر بندگی خدا خرجش کنیم، باختن آن و خسران است.

📖 ۲. راه نجات از خسران، ایمان علمی و عملی فردی و اجتناعی است (آیه ۳)

📝 راه نجات از این خسران گریبان گیر این است که باید اهل ایمان و عمل صالح و تواصی به حق و صبر بود، زیرا تنها این گروه، از آن مستثنی هستند : «إِلا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ».

📝 در این الگو، هم به جنبه های فردی دین و هم به جنبه های اجتماعی آن اشاره شده است.

📝 ایمان و عمل صالح، ایمان فردی را شامل می شود که جمع دارای "ال" : «الصَّالِحَاتِ» افاده ی عموم داشته و شامل همه ی اعمال صالح می‌شود. 

📝 منظور از توصیه کردن به حق و صبر نیز ایمان جمعی است، چون «تَوَاصَوْا» از باب "تفاعل" است که معنای این باب، مشارکت و طرفینی بودن کار می باشد.

📝 لذا با توجه به کنار هم آمدن این دو بعد دین و عطفشان به یکدیگر، می توان گفت که تا دینمان را اجتماعی نکرده ایم، هنوز در خسرانیم.

📝 همچنین تواصی به حق، از امر به معروف و نهی از منکر در حیطه ی فقه و احکام، وسیع تر است و شامل اعتقادات نیز می‌شود.
.
📝 همانگونه که ایمان نیز امری اعتقادی است، لذا «آمَنُوا» و «تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ»، یک لایه از ایمان اند که در حیطه ی علم قرار دارند.

📝 اما «عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» و «تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»، در حیطه ی عمل جای می گیرند. 

📝 به ویژه آنکه مطلق بودن صبر، هر سه نوع صبر را شامل می‌شود : صبر بر طاعت، صبر بر معصیت، صبر بر مصیبت.

📝 نکته ای که در پایان خوب است مطرح شود در این است که مراد از «آمَنُوا» در آیه ی سوم، ایمان به وحی (قرآن) و رسالت است نه ایمان به خدا و روز قیامت؛ چرا که در کاربردهای قرآنی واژه ی "ایمان" مقصود همین می باشد.

📜 نتیجه

📝 سوره با سوگند به عصر آغاز شده و با ذکر اهمیت زمان، این حقیقت را بیان داشته که در گذر زمان، انسان به طور طبیعی دچار خسران می گردد.

📝 و البته اهل ایمان و عمل صالح و تواصی به حق و صبر را از این حکم خارج ساخته است.

📝 از آن جا که در اسلوب قسم و جواب قسم، اصل کلام در جواب قسم است.

📝 و در جواب قسم، خسران همه ی انسان ها مطرح است.

📝 و در آیه ی سوم، راه نجات از این خسران بیان شده است، جهت هدایتی سوره عصر عبارت است از : «اقتضای گذر زمان، خسران انسان است؛ مگر برای اهل ایمان».

.
🇮🇷 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم 🇮🇷

🔏 تدبر در قرآن 🔏
@pshrmq

📕 تدبر سوره ی قدر 📕

📝 این سوره، نود و هفتمین سوره قرآن کریم می باشد.

📜 گام اول : قرائت و ترجمه سوره 

📝 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
 به نام خداوند بخشنده و مهربان

📝 إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ﴿١﴾
ما آن ( قرآن) را در شب قدر نازل کردیم! (۱)

📝 وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ ﴿٢﴾
و تو چه مى ‏دانى شب قدر چیست؟! (۲)

📝 لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿٣﴾
شب قدر بهتر از هزار ماه است! (۳)

📝 تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ﴿٤﴾
فرشتگان و «روح‏» در آن شب به اذن پروردگارشان براى (تقدیر) هر کارى نازل مى ‏شوند. (۴)

📝 سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿٥﴾  
شبى است سرشار از سلامت (و برکت و رحمت) تا طلوع سپیده! (۵)

📜 گام دوم تفهم ساختار سوره 

📝 سوره مبارکه القدر با پنج آیه از یک سیاق تشکیل شده است.

📝 آیه ی اول تا سوم در «لَیْلَةُ الْقَدْر» مشترک اند و ضمایر «ها» در آیه چهارم : «فیها»، و «هی» در آیه پنجم : «هی»، به «لَیْلَةُ الْقَدْر» بازگشت دارند.

📜 گام سوم : تفهم کلمه ها و جمله های مشکل

📝 «مَا أَدْرَاکَ » : "دری" چه چیز آگاه نموده تو را.
📝 «مَطْلَعِ الْفَجْر» : تا طلوع سپیده دم.

📜 گام چهارم : تفهم جهت هدایتی سوره

📝 برای درک بهتر جهت هدایتی و سیاق آیات، ابتدا سوره مبارکه القدر به صورت یک نمودار در شکل زیر نمایش داده شده است.

📝 با توجه به ساختار آیات سوره، تفهم جهت هدایتی سوره نیز این گونه انجام می‌شود:

📝 علی رغم آنکه قرآن،  هدیه ای با عظمت و مهم از جانب پروردگار عالم به رسول اکرم بود ولی در جامعه نسبت به نزول آن از جانب خداوند، تردید و مخالفت بود.

📝 لذا خداوند متعالی برای درهم شکستن فضای تردید و انکار و متوجه کردن منکرین، به عظمت قرآن و جلوه های عظمت شب قدر، این سوره را نازل کرد.

📝  لذا تفهم متن سوره را در دو مجموعه، پی می گیریم.

📖 ۱. بیان عظمت قرآن (آیه ۱)

📝 سخن با بیان عظمت قرآن کریم به جهت نزول آن از جانب خداوند در شب قدر، آغاز می‌شود.

📝 و این مطلب را یادآوری می کند که خداوند و نظام اجرایی الهی در عالم که همان ملائکه و روح اند، قرآن را در شب قدر نازل کرده اند : «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْر».

📝 بی شک در جامعه‌ای که نسبت به نزول قرآن از جانب خدا می توانست در شکستن این فضا و دریافت عظمت قرآن موثر باشد.

📖 ۲. بیان عظمت ظرف نزول قرآن (آیات ۲ تا ۵)

📝 پس از آن با طرح یک سوال کنایی از پیامبر که چه چیز تو را به حقیقت شب قدر آگاه ساخت : «وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ»

📝 از یک سو عظمت شب قدر را بیان می کند و از سوی دیگر گویای آن است که تنها راه رسیدن به پاسخ این پرسش و جزییات مربوط به آن، وحی و قرآن است و علم و عقل برای رسیدن به پاسخ آن، راه به جایی نمی برند.

📝 و نیز زمینه را برای مطلب آیه ی سوم فراهم می‌کند که شب قدر بهتر از هزار ماه یعنی هشتاد و سه سال و چهار ماه است : «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ».

📝 پس از بیان عظمت شب قدر به جهت نزول قرآن (تشریع) در آن، ادامه ی سخن باز هم درباره ی شب قدر است.

📝 فضیلت این شب به جهت نزول فرشتگان و روح، همراه مقدرات تکوینی : «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْر»

📝 و اینکه تا طلوع بامداد همه، سلام و درود است : «سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْر».

📜 نتیجه :

📝 سخن با بیان عظمت قرآن کریم به جهت نزول آن از جانب خداوند در شب قدر، آغاز می‌شود و بعد از آن، عظمت شب قدر بیان می‌شود که از هزار ماه (۸۳ سال و چهار ماه) برتر است.

📝 و تقدیر در این شب عزیز نازل می‌شود و اینکه تا طلوع بامداد همه، سلام و درود است.

📝 باید دانست که بیان ویژگی های ممتاز شب قدر، همه برای آن است که اهمیت و عظمت قرآن را به دلیل نزولش در چنین شبی، ثابت کند.

📝 در واقع عبارت کانونی سوره، آیه ی اول (نزول قرآن) است که جهت سوره را نشان می دهد.

📝 چهار دلیل بر محوریت آیه ی اول سوره دلالت می‌کند :
۱. شروع آیه با حرف "إِنَّ" در «إِنَّا» که اهمیت مطلب را نشان می دهد. 
۲. ضمیر "نا" و فعل متکلم مع الغیر در «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ» که عظمت قرآن را می رساند.
۳. ضمیر غایب "ه" برای قرآن در «أَنْزَلْنَاهُ»، آن هم بدون ذکر مرجع ضمیر، که همه برای تفخیم و عظمت امر قرآن است.
۴. آغاز سوره با بیان این حقیقت که قرآن در این شب نازل شده است. 

📝 لذا جهت هدایتی سوره مبارکه قدر با توجه به کانونی بودن آیه ی اول، عبارت است از  «بیان عظمت قرآن از طریق جلوه های عظمت زمان نزول آن (شب قدر)»

📚 ترجمه آیت الله مکارم شیرازی.
📚 درس نامه روش تدبر، حجت الاسلام محمدحسین الهی زاده.

🌺 ادامه دارد ...

✅ برداشت و نشر مطالب کانال جامع شهید محمدی قرقی، با ذکر صلوات آزاد می باشد.

    💐 الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى
        مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ
          و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم 💐

🌷 برای مشاهده یکپارچه و کامل تدبر در قرآن به وبسایت شهید محمدی قرقی مراجعه نمایید.‌
http://pshrmq.blog.ir

⚜️ کتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِّیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ وَلِیَتَذَکَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ⚜️

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۵/۰۴
شهید محمدی قرقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی